صفحات

۱۳۸۹ مرداد ۱۵, جمعه

درباره هلند

درباره هلند


معرفی‌

جمعیت شانزده و نیم میلیونی هلند همگی‌ در ۴۱۵۲۸ کیلومتر مربع که از نیمه مساحت کشور اسکاتلند هم کوچک تر است، زندگی‌ می‌ کنند. بر همین اساس، هلند یکی‌ از پر تراکم ترین کشورهای جهان است.

شهرت هلند به لاله هایش، آسیاب های بادی و کفش های چوبی است. همچنین به سطح ارتفاع پایین و آسیب پذیری اش به سیل است. در مراتب بعدی، هلند شانزدهمین اقتصاد دنیا و رتبه دهم درتولید ناخالص سرانه ملی‌ را داراست. همچنین بد نیست بدانید‌ که تا به حال هیچ هلندی جایزه نوبل را در شیمی، فیزیک، پزشکی، اقتصاد یا صلح به خود اختصاص نداده است. مردم هلند چگونه مردمانی هستند؟ درباره دولت، سیاست، اقتصاد، تاریخ، مذهب، آب و هوا، آداب و رسوم آنها چه می‌ دانیم ؟ این اطلاعات درباره هلند در این بخش جمع آوری شده است.

نکات برجسته تاریخ هلند

دوره رومی

پیش از ظهور حضرت مسیح (ع)، کشوری که ما هم اکنون هلند می‌ نامیم مسکن قبایل ژرمن و سلتیک بود. تا اوایل قرن پنجم، قسمت های جنوب راین جزو قلمرو امپراطوری روم بود.

قرون وسطی

در طول قرون وسطی، هلند از حکومت های فئودالی مستقل متعددی تشکیل شده بود. قدرتمند ترین پادشاه آن دوره، کارل کبیر بود که در قرن هشتم بر وسعتی تقریبا معادل اروپای کنونی حکومت می‌ کرد. این سرزمین ملوک الطوایفی، در نهایت تحت سلطه کارل پنجم ) ۱۵۰۰-۱۵۵۸ ( ، با سایر کشورهای پایین )بلژیک و لوکزامبورگ کنونی ( قسمتی‌ از امپراطوری روم را تشکیل می‌ دادند.

جنگ های ۸۰ ساله

در سال ۱۵۶۸، گروهی از استان های شمالی هلند به فرماندهی شاهزاده ویلیام نارنجی، علیه کارل پنجم و وارث وی، فیلیپ دوم طغیان کردند . این قیام که ناشی‌ از خشم گسترده به دلیل محدودیت در آزادی های مذهبی‌ و آرمان گرایی مطلقه شاه بود، آغاز آن چه است که هلندی ها آن را جنگ های ۸۰ ساله می‌ نامند. این جنگ ها در سال ۱۶۴۸ طی‌ صلح وستفالی پایان یافتند که جمهوری ایالات متحده )هفت استان مستقل هلند، زی لاند، اوترخت، فریزلاند، خرونینگن، اورایسل و خلدرلاند) به عنوان یک کشور مستقل شناخته شد. در این جمهوری جدید، بازماندگان ویلیام نارنجی قدرتمندترین و تحت عنوان استاندار باقی‌ ماندند

عصر طلایی

در طول قرن هفدهم که به عصر طلایی مشهور است، با کمک کمپانی هلند شرق آسیا (VOC) ، این جمهوری به صورت فزاینده ای مرفه گردید. VOC که در سال ۱۶۰۲ به منظور حمل و نقل و تجارت به جنوب شرقی‌ آسیا تاسیس شد، تا مدت ها بزرگ ترین شرکت سرمایه‌ گذاری تجاری جهان بود. در همان سال ها، کمپانی هلند غرب آسیا برای تجارت با غرب آفریقا و آمریکا نیز تاسیس شد. تداخل در مسیر تجاری مشترک به بروز جنگ های بسیاری با انگلیس انجامید، ولی‌ علیرغم اینها ارتباط میان دو کشورنزدیک باقی‌ ماند. استاندار ویلیام دوم و پسرش ویلیام سوم، هردو با شاهزاده های انگلیسی‌ ازدواج کردند و در سال ۱۶۸۹، پارلمان انگلیس از ویلیام سوم تقاضا کرد که تاج را بپذیرد.

پادشاهی هلند

انقلاب فرانسه مصادف با پایان جمهوری ایالات متحده بود. در سال ۱۷۹۵، کشور توسط نیروهای انقلابی فرانسه اشغال گردید که آن را به ایالت رعیتی به نام جمهوری باتاویا تبدیل کردند. در سال ۱۸۰۶، ناپلئون برادر خود، لویی ناپلئون بوناپارت را به عنوان شاه به پادشاهی هلند تبدیل کرد. ۴ سال بعد فرانسه مجددا هلند را ضمیمه خود اعلام کرد و لویی ناپلئون، آمستردام را به عنوان پایتخت انتخاب کرد. در ۱۸۱۳ با سقوط امپراطوری فرانسه، کشورهای پایین استقلال خود را مجددا به دست آوردند. در شمال هلند، جنگ قدرت میان سلطنت طلبان و جمهوری خواهان به پیروزی سلطنت طلبان انجامید. ویلم فردریک، شاهزاده خاندان نارنجی - ناساو و همچنین پسر آخرین استاندار، از تبعید در انگلستان باز گشت.اگر چه آمستردام پایتخت رسمی‌ باقی‌ ماند، ولی‌ دولت به لاهه منتقل شد. به جای بازگشت به سیستم قدیمی ایالت مستقل، کشور ساختار واحد خود را که توسط فرانسوی ها معرفی‌ شده بود، حفظ کرد. در سال ۱۸۱۵، هلند شمالی و جنوبی (هلند و بلژیک امروزی) برای تشکیل پادشاهی هلند تحت فرمان ویلم فردریک به عنوان پادشاه، با یکدیگر متحد شدند. این نشانگر معرفی‌ سلطنت موروثی هلند شد.



اصلاحات قانون اساسی

قانون اساسی‌ به طور عمده ای در سال ۱۸۴۸ مورد تجدید نظر قرار گرفت. در قانون جدید، وزرا به جای پادشاه در برابر پارلمان منتخب پاسخگو بودند. این آغاز سلطنت مبتنی‌ بر قانون اساسی‌ با سیستم پارلمانی بود. در سال ۱۸۳۰، هلند جنوبی به منظور تشکیل ایالت مستقل بلژیک از این پادشاهی جدا که مرزهای آن همان مرزهای کنونی است. با مرگ ویلم سوم در ۱۸۹۰، اتحاد این پادشاهی با لوکزامبورگ و همچنین سلطنت مردان در هلند نیز پایان یافت. هرچند که ملکه ویلمینا ) ۱۸۸۰-۱۹۶۲ ( در همان سال تاجگذاری شد، اما مادر وی تا سال ۱۸۹۸ که ملکه جوان ۱۸ ساله شود، نایب السلطنه باقی ماند.

جنگ جهانی‌ دوم

هلند سیاست بی‌ طرفی‌ خود را تا آغاز جنگ جهانی‌ دوم ادامه داد، اما در ماه می‌ ۱۹۴۰ توسط آلمان ها مورد حمله قرار گرفت و به مدت پنج سال به اشغال درآمد. ملکه ویلمینا، کشور را به قصد انگلستان ترک کرد و سال های جنگ را در آنجا سپری کرد، در حالیکه نقش حیاتی را به عنوان سمبل مقاومت در قبال نیروهای آلمانی حفظ نمود. وی پس از پنجاه سال سلطنت، در ۱۹۴۸ به نفع دخترش جولیانا کناره گیری کرد. ملکه جولیانا نیز در ۱۹۸۰ به نوبه خود سلطنت را به دختر ارشدش، بئاتریکس، ملکه فعلی‌ هلند بخشید.

بازسازی

پس از جنگ، هلند قادر شد تا با کمک آمریکا تحت برنامه مارشال به بازسازی بپردازد. شرکای ائتلافی دولت، حزب مردمی کاتولیک و حزب کارگر پایه های یک کشور با رفاه اجتماعی را ریختند.

سیل بزرگ ۱۹۵۳

در فوریه ۱۹۵۳، فاجعه ای درهلند رخ داد و آن ترکیب جزر و مدهای بهاری با نیروی طوفان شمال غرب بود که موجب زیر آب رفتن بیش از صد و پنجاه هزار هکتار از خاک این کشور شد. بیش از ۱۸۰۰ نفرو هزاران دام یک شبه غرق شدند. این فاجعه منجر به تسریع انجام برنامه دلتا شد که یکی‌ از بزرگ ترین پروژه های مهندسی‌ هیدرولیک پس از جنگ بود. در سال ۱۹۵۸ اولین سد متحرک طوفان به بهره برداری رسید. پروژه دلتا در سال ۱۹۹۷ تکمیل شد .

سرزمین های خارج کشور

تا شروع جنگ جهانی‌ دوم، هلند یکی از قدرت های عمده استعماری بود. اما پس از ۱۹۴۵، این مستعمره ها به صورت مستقل شدند. اندونزی در ۱۹۴۹ تمام ارتباطات خود با قانون اساسی‌ هلند را قطع کرد. کشورهای سورینام و انتیل هلند واقع در دریای کاراییب، در ۱۹۵۴ تحت حکومت پادشاهی اما به عنوان کشورهای هم ردیف باقی‌ ماندند که هلند را به عنوان مسوول روابط امور خارجی و دفاع از جانب آن ها معرفی‌ کردند. در ۲۵ نوامبر ۱۹۷۵، سورینام نیز یک جمهوری مستقل تشکیل داد و در اول ژانویه ۱۹۸۶ اروبا که تا آن زمان جزیی‌ از انتیل هلند بود همراه با بونر، کوراسو، صبا، سنت اوستاتیوس و سنت مارتین استقلال خود را در داخل پادشاهی به عنوان کشورهای هم ردیف با انتیل هلند و خود هلند تشکیل دادند.

ائتلاف بنفش

در ۱۹۹۴، انتخابات عمومی‌ چهره سیاسی هلند را کاملا دگرگون کرد. برای اولین بر در طول مدت پنجاه سال، دمکرات های مسیحی‌ سقوط کردند و ائتلاف جدیدی میان، لیبرال ها، سوسیال دمکرات ها و سوسیال لیبرال ها شکل گرفت که اولین ائتلاف بنفش بود.

نقشه هلند



کشور و مردم هلند

کشور هلند یک سلطنت مبتنی‌ بر قانون اساسی‌ با سیستم پارلمانی است که قسمتی‌ از پادشاهی هلند را شامل می شود. این پادشاهی شامل هلند و شش جزیره‌ در دریای کارائیب هست: آروبا و پنج جزیره‌ دیگر که انتیل هلند را تشکیل می‌ دهند، کوراساو و بونر در سواحل ونزوئلا و صبا، سنت اوستاتیوس و سنت مارتین واقع در جنوب شرقی جزایر ویرجین آمریکا.

قرار است تا در سال ۲۰۱۰ ، این پنج جزیره‌ هریک به عنوان یک نهاد سیاسی مستقل تحت سلطه پادشاهی هلند تبدیل شوند و انتیل هلند منحل اعلام شود.

نام هلند از نام دو استان هلند جنوبی و هلند شمالی که نقش عمده ای در تاریخ کشور دارند، گرفته شده است. هلند در میان دریای شمال، بلژیک و آلمان واقع شده است. طول شمالی جنوبی آن ۳۰۰ کیلومتر و طول شرقی‌ غربی آن ۲۰۰ کیلومتر است. آمستردام، پایتخت این کشور با حدود ۷۵۰۰۰۰ نفر جمعیت، بزرگترین شهر کشور است. دولت، در شهر لاهه مستقر است .

هلند به ۱۲ استان تقسیم شده است:

مرکز استان استان

خرونینگن خرونینگن

لورواردن فریزلاند

آسن درنته

زووله اورایسل

آرنهم خلدرلاند

اوترخت اوترخت

هارلم هلند شمالی

لاهه هلند جنوبی

میدلبورخ زیلاند

دن بوس برابانت شمالی

ماستریخت لیمبورخ

لیلی استاد فلوولاند

شهرها

شهرهای آمستردام، لاهه، روتردام و اوترخت به یک واحد بزرگ مرکزی به نام راندستاد تعلق دارند که جمعیتی معادل ده میلیون نفر دارند که برابر با دو سوم جمعیت هلند است و آن را به یکی‌ از بزرگترین مناطق شهری اروپا تبدیل می‌ کند. قسمت عمده این جمعیت به دلیل تراکم آن در این ۴ شهر بزرگ نیست، بلکه به علت شهرهای کوچک و بزرگ واقع در این منطقه است. شهرنشینی در هلند پدیده تازه ای نیست، نیمی از جمعیت هلند ازسال ۱۵۰۰ میلادی در شهرها زندگی‌ می‌ کردند. علیرغم نزدیکی‌ بسیار زیاد، هر یک از شهرهای هلند ویژگی‌ مخصوص خود را دارند. آمستردام به دلیل مراکز تاریخی، ساختمان های باشکوه، موزه ها و سیستم منحصر به فرد شبکه کانال های آب بسیار مورد توجه توریست ها قرار دارد. لاهه، دلفت، هارلم، اوترخت، خرونینگن و ماستریخت نیز به نوبه خود ازبناهای تاریخی‌، موزه ها، سنت ها و جذابیت های ویژه خود بی‌ بهره نیستند. روتردام به دلیل معماری مدرن قابل توجه، مشهور است.

موقعیت دروازه ای

به دلیل حضور پایانه دو رود مهم اروپایی، راین و مس در استان های هلند جنوبی و شمالی، این دو استان نقش مهمی‌ را در اقتصاد کشور ایفا می‌ کنند. روتردام، بزرگترین بندر دریایی و فرودگاه اسخیپول آمستردام، یکی‌ از بزرگترین فرودگاه ها در اروپا هستند.

مبارزه با دریا

سطح خاک هلند بسیار پایین است. ۲۷ درصد خاک هلند و شصت درصد جمعیت آن، پایین تر از سطح دریاهای آزاد قرار دارند. به غیر از برخی‌ قسمت های محدود در مرکز و دامنه کوه های آردن در جنوب شرقی، بقیه خاک هلند بسیار مسطح است. مناطق خاصی‌ از خاک هلند با یک سیستم پیشرفته حوضچه و بنداب احیا شده و خشک می مانند. حوضچه ها گستره های زمین مسطح هستند که بنداب ها به آن متصل می شوند تا به صورت مصنوعی سطح آب را کنترل کنند. از قرن شانزدهم به بعد آسیاب های بادی نه تنها برای خشک نگاه داشتن زمین، بلکه به منظور تخلیه آب به دریاچه های داخلی‌ استفاده می‌ شده ا‌ند. ظاهر منحصر به فرد هلند را پل های متعدد، بنداب ها، آسیاب های بادی و ایستگاه های پمپ های تخلیه می‌ سازند. نقطه عطف پیروزی هلند در مهار آب، در پروژه دلتا نمایان است، مجموعه سدهایی که دو استان زیلاند و هلند جنوبی را از دریای شمال در امان نگاه می دارند. کار بر روی این پروژه پس از فاجعه سیل سال ۱۹۵۳ آغاز شد و در سال ۱۹۹۷با تکمیل مانعی در برابر خروش آب ناشی‌ از طوفان در آب راه جدید به اتمام رسید. این سد با دو دروازه عظیم قابل تنظیم، گستره آب به عرض ۳۶۰ متر را مهار می‌ کند و جمعیت یک میلیون نفری روتردام و حومه آن را از خطر سیل در امان می‌ دارد.

مردم هلند

هلندی ها ساکنین اصلی‌ این کشور و قوم غالب ) ۸۱ درصد جمعیت) را تشکیل می‌ دهند. آنها همچنین با میانگین قد ۸۲ , ۱ متر در مردان و ۶۹ , ۱ در زنان، قد بلند ترین مردم دنیا هستند. دین غالب در هلند، مسیحیت است )پروتستان و کاتولیک . ( جامعه هلند سابقا در مورد مسائل مذهبی‌ بسیار حساس بود. هرچند که جامعه فعلی‌ هلند به شدت سکولار شده است، اما هنوز در برخی‌ رسانه ها و سیستم های آموزشی رد پای سیستم قدیمی به چشم می‌ خورد. جامعه هلند تساوی طلب، فردگرا و مدرن است. آنها به کار سخت، تحصیلات، جاه طلبی و توانایی ارزش می‌ گذارند.

رعایت مصالح بین المللی

کشور هلند، عضو پایه گذار اتحادیه اروپا، ناتو و OECD است و همچنین پروتکل کیوتو را امضا کرده است. منطقه لاهه جایگاه بیش از ۸۰ سازمان بین‌المللی است که عموما در زمینه های صلح، عدالت و امنیت فعالیت می‌ کنند. همچنین هلند میزبان پنج دادگاه بین المللی است که همگی‌ در خود شهر و یا در اطراف شهر لاهه قرار دارند. این ها لاهه را به پایتخت قانونی‌ جهان مبدل کرده است.

زبان هلندی

زبان هلندی زبان مادری بیش از ۲۲ میلیون نفر مردم هلند و بلژیک است. همچنین در شمال غرب فرانسه در حدود شصت هزار نفر به هلندی محاوره می کنند. زبان هلندی همچنان در کلنی سابق هلند، سورینام به وفور در سیاست و یا آموزش مورد استفاده قرار می‌ گیرد و همینطور در آروبا و انتیل هلند. در اندونزی بسیاری از وکلا به دلیل وابستگی های تاریخی،‌ به زبان هلندی سخن می‌ گویند. زبان آفریقایی که در آفریقای جنوبی صحبت می‌ شود، ریشه در زبان هلندی دارد. در سال ۱۹۸۰، هلند و فلاندر، اتحادیه زبان هلندی را تاسیس کردند که زبان هلندی را در دنیا تبلیغ می‌ کند و قوانین دیکته و گرامر را تالیف‌ می‌کند. در استان فریزلاند به زبان مستقلی که فریزی نام دارد، سخن گفته می‌ شود. این زبان که به رسمیت شناخته شده است، زبان مادری ۴۰۰ هزار نفر است. این زبان از جهاتی‌ به زبان انگلیسی‌ و زبان های کشورهای اسکاندیناوی شباهت دارد، اما زبان آموزشی مدارس در سراسر هلند و حتی فریزلاند، زبان هلندی است.

آمار و ارقام ( ۲۰۰۸)

مساحت هلند ۹۴۸ , ۳۳ کیلومترمربع است که بدون احتساب سطوح آبی درون مرزی است. اگر تمام سطح آبی را نیز به آن اضافه کنیم، مساحت هلند ۵۲۶ , ۴۱ کیلومترمربع می‌ باشد. خط ساحلی دریای شمال با مرز هلند طولانی ترین و ۶۴۲ کیلومتر است. مرز این دریا با بلژیک ۴۰۷ و با آلمان ۵۵۶ کیلومتر است. در حدود ۶۰ درصد جمعیت هلند در پایین تر از سطح دریاهای آزاد زندگی‌ می‌ کنند. بلندترین نقطه هلند در ولسربرخ در استان لیمبورخ است که ۳۲۱ متر بالاتر از سطح دریا قرار گرفته است. پایین ترین نقطه کشور در شمال شرقی‌ روتردام، در پرینس الکساندر پولدر واقع است که ۷۶ , ۶ متر پایین تر از سطح دریا واقع است.

رئیس دولت: ملکه بئاتریکس

مقردولت : لاهه

پایتخت: آمستردام

جمعیت: ۵ , ۱۶ میلیون نفر

جمعیت غیرغربی و غیر هلندی : ۸ , ۱ میلیون نفر

جمعیت غربی و غیر هلندی : ۴۴ , ۱ میلیون نفر

تعداد خانوار : ۲۴ , ۷ میلیون

امید به زندگی‌: مردان ۷۸ سال و زنان ۸۲ سال

میانگین سنی : ۷ , ۳۸ که به تدریج رو به افزایش است. میانگین سن در سال ۱۹۹۰، ۶ , ۳۶ بوده است

رشد جمعیت : نیم درصد

مذهب: از هر ۱۰ نفر، ۶ نفر خود را مذهبی‌ می‌ دانند

میزان طلاق : ۳۴ درصد ) ۲۰۰۷ (

مهاجرت: ۱۴۳۰۰۰ از کشورهای اروپایی و یا هلندی هایی‌ که به کشور باز می‌ گردند. ۱۱۶۰۰۰ پناهنده بیشتر از عراق، سومالی و چین

نیروی کار: ۷۱۴ , ۷ میلیون

میزان بیکاری ۲۰۰۸: ۳۰۴۰۰۰ ) ۹ , ۳ درصد از نیروی کار (

میزان بیکاری ۲۰۰۹ : ۳۲۰۰۰۰ ) ۵ , ۴ درصد از نیروی کار (

پیش بینی‌ بیکاری برای ۲۰۱۰ : ۶۰۰۰۰۰ نفر

تعداد موقعیت های شغلی‌ : ۲۰۰۰۰۰ و در حال کاهش

از کار افتاده : ۷۸۱۰۰۰ و در حال کاهش

تورم: ۵ , ۲ درصد

رشد اقتصادی ۲۰۰۸ و پیش بینی‌ برای ۲۰۰۹ : ۲ درصد

تولید ناخالص سرانه ملی‌ : ۳۶۰۰۰ یورو

واردات: ۱۱ درصد )دسامبر ۲۰۰۸ (

قدرت خرید : ۳۹ درصد )فوریه ۲۰۰۹ (

مهمترین شریک تجاری : آلمان

میانگین در آمد: ۳۱۰۰۰یورو

جامعه چند فرهنگی‌

قرن هاست که مردمان مختلف به هلند مهاجرت می‌ کنند. در طول سال های ۱۹۶۰ تا ۱۹۷، کمبود نیروی کار مهاجران بسیاری را از جنوب اروپا، ترکیه و مراکش به هلند جذب نمود. جمعیت هلند ۵ , ۱۶ میلیون نفر است که ۱۹ درصد آن را مهاجرین و یا اقلیت های قومی تشکیل می‌ دهند. افرادی که از اقلیت های خارجی‌ هستند، بیشتر تمایل به زندگی‌ در شهرهای بزرگ را دارند. آن ها ۳۰ درصد ساکنین شهرهای آمستردام، روتردام، اوترخت و لاهه را تشکیل می‌ دهند.

مهاجرت و پناهندگی

از سال ۲۰۰۴ ، سیاست مهاجرت هلند بسیار محدود شده است. درخواست مهاجرت تنها در سه زمینه مورد قبول واقع می‌ شود : حضور فرد مهاجر در خدمت منافع ضروری هلند باشد، اگر مهاجران بر اساس قرددهی بین‌المللی موظف به سکونت درهلند هستند و یا دلایل ویژه انسان دوستانه . دولت برای کمک به ادغام مهاجرین ، فعالانه سیاستهای جدید ی می‌ اندیشد.

هلند همچنین سابقه طولانی‌ در پذیرش پناهنده دارد. از یهودیان اسپانیایی و پرتغالی در قرن شانزدهم گرفته تا پناهنده از یوگسلاوی سابق در ۱۹۹۰ .بسیاری دیگر از پناهنده ها از شوروی سابق، عراق ، غنا ، سومالی ، سریلانکا و ایران هستند. در سال ۲۰۰۰ هنگامیکه تعداد پناهنده های سیاسی به طور فزاینده ای به پنجاه هزار نفر رسید، دولت هلند با تغییر قانون ، امکان دستیابی به پناهندگی سیاسی را مشکل ترکرد .

مسلمانان در هلند

در حدود یک میلیون مسلمان در هلند زندگی‌ می‌ کنند که ۶ درصد جمعیت هلند را تشکیل می‌ دهند. گروه های ترک و مراکشی ۷۵ درصد از این جمعیت مسلمان را تشکیل می‌ دهند. بسیاری از شاخه های بزرگ اسلام، در میان مسلمانان هلند دیده می‌ شوند. به غیر از سنی ها، شیعیان، علوی ها و حتی صوفیان در این میان دیده می‌ شوند.
مذهب

هرچند که جامعه مدرن هلند بسیار سکولار است و بسیاری از هلندی ها خود را به مذهب خاصی‌ معرفی‌ نمی‌ کنند، کلیساها و معابد بسیاری در کشور وجود دارد.

فرقه های مسیحی‌

در میان هلندیانی که این روزها ادعای وابستگی به کلیسایی را دارند، نیمی کاتولیک و نیمی پروتستان هستند. البته تنها ۲۰ درصد ازاین جمعیت مرتب در برنامه های کلیسا شرکت می‌ کنند. کاتولیک ها عموما در استان های جنوبی برابانت و لیمبورخ ساکن هستند و پروتستان ها در استان های دیگر.

اسلام

با جمعیت یک میلیونی مسلمانان در هلند ) ۲۵ , ۶ درصد جمعیت ( ، اسلام به یکی‌ ازمذاهب عمده در هلند تبدیل شده است. در بیشتر شهرهای بزرگ هلند توسط مسلمانان ترک، مراکشی و یا اندونزیایی مساجدی تاسیس گردیده است. پیش بینی‌ شده است که تا سال ۲۰۲۰ اسلام به یکی‌ از بزرگترین مذاهب درهلند تبدیل خواهد شد که ۷ درصد جمعیت را مسلمانان و ۱۰ درصد جمعیت را کاتولیک ها تشکیل خواهند داد.
یهودیت

قبل و در طول جنگ جهانی‌ دوم، بسیاری از یهودیان به هلند که در آنجا پایگاه بزرگی‌ داشتند، مهاجرت کردند.هنوز جمعیت یهودی قابل توجهی‌ در هلند یافت می شود که بیشتر در آمستردام ساکن هستند.

سایر گروه ها

دیگر وابستگی هایی که به صورت فعال در جامعه هلند دیده می‌ شوند، هندویسم و بودیسم هستند.

خانواده سلطنتی

اعضا

در هلند میان خانواده سلطنتی و کاخ سلطنتی تفاوت وجود دارد. خانواده سلطنتی، فامیل نارنجی – ناسوئا هستند که تمام آنها عضو کاخ سلطنتی نیستند. اعضای‌ کاخ سلطنتی توسط مجلس منصوب می‌ شوند که در حال حاضر: ملکه بئاتریکس، شاه سابق )در کناره گیری ( و اعضای ‌ خانواده که در خط تاجگذاری قرار دارند به ترتیب: شاهزاده ویلم الکساندر، شاهزاده کنستانتین و فرزندان آنها و شاهزاده مارگریت و دو فرزند ذکور ارشد وی وهمسران آنها هستند.

نقش سیاسی

دولت از شاه (ملکه) و وزرا تشکیل می‌ شود. در سال ۱۸۴۸ تصویب شد که پادشاه یا ملکه مسولیتی در قبال تصمیمات دولت نخواهد داشت. قوانین مورد تصویب مجلس باید حتما به امضای پادشاه یا ملکه برسند. پس از هر انتخابات، ملکه رهبران احزاب، مجلس سنا و نخست وزیران احتمالی‌ را به حضور می‌ پذیرد و سخنان و نقطه نظرهای آنها را در تشکیل دولت جدید می‌ شنود. سپس ملکه با صحبت با مشاوران خود و نظر آنها در رابطه با رهبران احزاب، ترکیب احتمالی‌ کابینه را تعریف می‌ کند. پس از اینکه ترکیب شرکای ائتلافی در کابینه جدید پیش نویس شد، از یک پیشرو که همان نخست وزیر است درخواست می شود که کابینه جدید را تشکیل داده و برنامه های دولت را معلوم کند. سپس وزرای جدید و اعضای کابینه مراسم سوگند را در حضور ملکه به جای خواهند آورد. هر سال، در سومین سه شنبه ماه سپتامبر، در روز شاهزاده )مراسم رسمی‌ گشایش پارلمان ( ملکه و اعضای خانواده وی به سمت سالن شوالیه ها ( Ridderzaal ) می‌روند. در آنجا ملکه طی سخنرانی در حضور اعضای مجلس سنا، و پارلمان برنامه های دولت را برای آن سال اعلام می‌ نماید.

رویدادهای ویژه

تولد ها

روز تولد یکی‌ از روزهای مهم در زندگی‌ مردم هلند است. تقریبا همگی‌ روز تولد خود و دیگران را با هیجان و شوق زیاد جشن می‌ گیرند. دوستان و فامیل با حضور خود و یا با تماس تلفنی و یا ارسال کارت، تبریک خود را اعلام می‌ کنند. در محیط های کاری رسم است که فرد در روز تولدش برای همکاران کیک و شیرینی‌ بیاورد . همچنین کودکان در روز تولدشان، خوراکی و هدایایی برای تک تک همکلاسی هایشان تهیه می‌ کنند. تولد پنجاه سالگی، بسیار جشن ویژه ایست و فعالیت های متعددی در روز برای فرد پیش بینی‌ می‌ شود.

ازدواج

مراسم ازدواج در کلیسا به تنهایی، ازدواج قانونی‌ محسوب نمی‌ شود. برای ثبت ازدواج رسمی ، حتما باید توسط یک مقام محلی در سالن شهرداری انجام شود. در مراسم رسمی‌ مدنی شاهدها در دو طرف زوج در مرکز سالن می‌ نشینند. یک ازدواج هلندی می‌ تواند شامل هر دو مراسم قانونی‌ و مذهبی در کلیسا در یک روز برگزار شود.

ولادت

در هلند رسم است که والدین کارتی که به این منظور طراحی شده است را برای اعلام تولد و نام فرزندشان به دوستان، آشنایان و همکاران می‌ فرستند. این دوستان و آشنایان حتی آنهایی که ممکن است مدت ها خانواده را ندیده باشند، با قرار قبلی‌ به دیدن نورسیده می‌ روند و معمولان هدایای کوچک از قبیل عروسک و یا لباس برای نوزاد هدیه می‌ آورند. از بازدیدکنندگان با چای و قهوه ونان های سوخاری کره مالیده شده با نقل های رنگی‌ پذیرایی می‌ شود. اگر فرزند پسر باشد، رنگ این نقل ها آبی و اگر دختر باشد، صورتی است. پدر نوزاد، عموما سر کار نیز به همین روش همکاران خود را مهمان می‌ کند.

هدیه و کارت تبریک

هلندی ها به مناسبت های مختلف به یکدیگر هدیه می‌ دهند. این مناسبت ها بیشتر شامل تولدها، هنگام بازدید از دوستان برای صرف غذا، ازدواج، سالگردها و فارغ التحصیلی است. دسته گل و یا جعبه های شکلات از هدایای رایج هستند. دوستان یا همکاران معمولا دسته جمعی هدیه بزرگتر مثل یک کتاب یا سی‌ دی تهیه می‌ کنند. فرد پس از دریافت هدیه، درجا آن را باز می‌ کند و غیر از این رفتار بی‌ احترامی تلقی‌ می‌ شود. کارت های تبریک نیز در مناسبت های بسیاری ارسال می‌ شوند : به غیر از تولد برای موفقیت در یک امتحان، رفتن به خانه جدید، بازنشستگی و بسیاری موارد دیگر. میلیون ها کارت پستال نه تنها توسط توریست ها، بلکه توسط خود هلندی ها خریداری می‌ شود حتی به منظور تشکر از یک مهمانی شام دوستانه.

فوت

در صورت فوت، خانواده متوفی با ارسال کارت که عموما حاشیه خاکستری رنگ دارد و یا چاپ آگاهی‌ در روزنامه، حادثه را اعلام می‌ کنند. پس از شنیدن خبر فوت، دوستان و همسایه ها با ارسال یادداشتی کوچک به خانواده تسلیت می‌ گویند. دوستان نزدیک و فامیل حتما با قرار قبلی‌ به ملاقات بازماندگان می‌ روند و یا با آنها تماس تلفنی می‌ گیرند. برخی‌ خانواده ها تا زمان مراسم ختم، کسی‌ را نمی‌ پزیرند و یا اعلام می‌ کنند که خاکسپاری فقط با حضور خانواده درجه اول انجام خواهد شد. برخی‌ خانواده ها ترجیح می‌ دهند که بازدید کنندگان به جای خرید گل، همان هزینه را صرف یک موسسه خیریه بکنند که در این صورت در کارت ارسال شده نام آن موسسه قید شده است.هرچند که پوشیدن رنگ مشکی‌ اجباری نیست، ولی‌ عموما همگی‌ از رنگ های تیره برای شرکت در مراسم استفاده می‌ کنند.

آداب و رسوم

تعاملات اجتماعی

در مقایسه با سایر فرهنگ ها، هلندی ها در عموم مردم محافظه کاری هستند و از ابرا ز احساسات فیزیکی‌ یا عصبانیت خودداری می‌ کنند، مگر در طول یا پس از حوادث ورزشی . هلندی ها عموما به راحتی‌ وارد مکالمه با غریبه ها نمی‌ شوند، ولی‌ اگر مخاطب قرار داده شوند پاسخ می‌ دهند. در مکالمه، هلندی ها افرادی بسیار رک هستند و ابراز نظر واقعی خود و یا انتقاد را بی‌ احترامی نمی‌ دانند. آنها همچنین رفتار مشابه را از طرف مقابل می‌ پذیرند و یا حتی انتظار دارند. بیشتر مردم در هلند به زبان انگلیسی‌ صحبت می‌ کنند، چرا که این زبان از مرحله ابتدایی در مدارس تدریس می‌ شود. تسلط برزبان انگلیسی‌ با توجه به سن و پیشینه فرد متفاوت است . زبان آلمانی‌ نیز به وفور صحبت می‌ شود.

معرفی‌

برای معرفی‌ خود و یا شخص دیگر، از مجموعه نام و نام خانوادگی استفاده کنید. هلندی ها هنگام معرفی‌ خود به جمع، با تمام افراد حاضر دست می‌ دهند.

ملاقات

تحت یک قانون کلی‌ ، هلندی ها از مهمان سرزده خوششان نمی‌ آید. اگر کسی‌ را خیلی‌ خوب می‌ شناسید، امکان دارد که با تماس تلفنی صبح قراری برای بعدازظهر همان روز بگذارید، اما معمولا از چند روز قبل برای قرار ملاقات تماس بگیرید . هرچقدر فاصله اجتماعی شما بیشتر باشد، باید خیلی‌ جلوتر از زمان ملاقات تماس بگیرید. حتی فرزندان بزرگ قبل از اینکه به دیدن پدر و مادر خود بروند، نخست با آنها تماس می‌ گیرند و برعکس. ورود به خانه ای بدون دعوت، بی‌ احترامی است. زمانی که میهمانان وارد خانه می‌ شوند، نخست چند دقیقه ای برای یک گفتگوی کوتاه می‌ ایستند تا صاحب خانه از آنها برای نشستن دعوت کند. اگر شما بلافاصله پس از ورود باید بنیشینید، از صاحب خانه بپرسید که کجا می‌ توانید بنیشینید.

دیر آمدن

هیچ وقت هلندی ها را به صورت عمومی‌ دعوت نکنید. قرار روز و ساعت قطعی بگذارید و توضیح دهید که چه مواد غذایی را سرو خواهید کرد. برای مثال بگویید: سه شنبه هفته دیگر ساعت دو برای نوشیدن قهوه بیایید و آنها همزمان با ضربه دوم ساعت آنجا خواهند بود.

هدیه زمان ملاقات

ملاقات کسی همواره به همراه داشتن هدیه را می‌ طلبد. گل و شیرینی همیشه مناسب هستند. اگرمی‌ دانید که میزبان شما دیابت دارد و یا در رژیم غذایی بسر می‌ برد، ترجیحا از گل استفاده کنید. گل در این کشور بزرگترین صادر کننده گل جهان ، ارزان قیمت است و همیشه هدیه مناسبی خواهد بود.

تعطیلات رسمی‌ و سنت ها



۳۰ آوریل - روز تولد ملکه

از زمان تولد ۱۸سالگی ملکه ویلمینا در ۱۸۹۸، این روز تعطیل، رسما روز ملکه نامگذاری شده است. سپس ملکه جولیانا روز ملکه را بر اساس تاریخ تولد خود تغییر داد و به سی‌ آوریل تبدیل نمود. ملکه باتریکس، ملکه فعلی هلند، هرچند که روز تولد وی ۳۱ ژانویه است، ولی‌ همان سی‌ آوریل را به عنوان روز رسمی‌ تولد خود جشن می‌ گیرد. علت آن، اول احترام به مادرش است و دوم اینکه آب و هوای هلند در اواخر آوریل بسیار مناسب تر از آخرژانویه خواهد بود.

۴ می - روز یادبود

این روز اهمیت ملی‌ زیادی دارد و روز یادبود قربانیان جنگ است. ادای احترام ویژه به شهروندان و نظامیانی که در جنگ جهانی‌ دوم کشته شدند و همچنین با تمام هلندی هایی که جان خود را در جنگ های دیگر از دست داده ا‌ند. برخلاف بسیاری ازکشورهای دیگر، این مراسم با رژه های نظامی همراه نیست. ساعت ۸ شب در سراسر کشور سکوت دو دقیقه ای برقرار می‌ شود، حتی دررادیو و تلویزیون محلی و حتی راننده ها نیز ماشینشان را به کنار جاده می‌ رانند و توقف می‌ کنند. در برخی‌ شهرها، مراسم گردهمایی و سخنرانی‌ برگزار می‌ شود. در شهر آمستردام در میدان دام، ملکه و برخی‌ مقامات حلقه های گل برروی این بنای یادبود ملی‌ به احترام کشته شدگان سال های ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۵ می‌ گذارند. در طول روز در تمام سطح کشور، پرچم ها به حالت نیمه افراشته در می‌ آید.

۵ می –روز آزادی

پس از مراسم یادبود روز ۴ می‌، هلندی ها آزاد شدن هلند از اشغال آلمان ها را که پنجم می‌ ۱۹۴۵ رخ داد جشن می‌ گیرند. برخی‌ از مناطق هلند نوامبر سال ۱۹۴۴ آزاد شدند. پرچم ها به حالت افرشته در می‌ آیند و خیابان ها حالت جشن به خود می‌ گیرند. هرچند که با گذشت زمان این جشن کم رنگ شده است، اما هنوز در برخی مناطق هلند برنامه ریزی های خاص صورت می‌ گیرند. جشن رسمی‌ روز آزادی، هر سال در محل متفاوتی برگزار می‌ شود.

۵ دسامبر – سینتر کلاز )سنت نیکولاس (

شخصیت هلندی سنت نیکولاس برای همه آنهایی که جشن کریسمس آنها پیرمرد با ریش سفید و لباس قرمز را که به بچه ها هدیه می‌ دهد دربردارد، آشنا خواهد بود. روز۶ دسامبر، روز تولد سنت نیکولاس است ) برخی‌ معتقدند که ۶ دسامبر روز مرگ و ۵ دسامبر روز تولد وی است). در افسانه ها آمده است که سنت در قرن چهارم هدایایی از طلا به سه دختر فقیر برای جهیزیه شان داده است. کودکان هلندی هم درآن زمان ها سکه هایی از شکلات دریافت می‌ کردند. در طول قرن ها سنت نیکولاس به سنت بچه ها مبدل شده است. در این روز سنت نیکولاس برای همه کودکان هدیه می‌ آورد و آن را دم درب منازل رها می‌ کند. در طول بعد از ظهر، اعضای خانواده هدایا را رد و بدل می‌ کنند. هدایا می‌ تواند جدی یا شوخی‌ باشند و در گوشه هایی از خانه پنهان می‌ شوند. به غیر از گشتن به دنبال هدایا و باز کردن آنها، همگی‌ شکلات گرم می‌ نوشند و شیرینی‌ های مخصوص این روز را می‌ خورند . یکی‌ از هدایای بسیار مرسوم، حروف شکلاتی است که حرف اول نام فردی است که هدیه را دریافت می‌ کند. علیرغم تشابهات زیاد میان سینتر کلاس و بابا نوئل، تفاوت هایی نیز وجود دارد. بابا نوئل در قطب شمال زندگی‌ می‌ کند و از آنجا با سورتمه می‌ آید و خودش برای تحویل هدایا از دودکش خانه ها بالا و پایین می‌ رود. سینتر کلاس در اسپانیا زندگی‌ می‌ کند و با کشتی‌ بخار به هلند می‌ آید و نیروهای کمکی‌ به نام پیت های سیاه دارد که کار بالا و پایین رفتن از دودکش را برای وی انجام می‌ دهند.

دسامبر – روز کریسمس و شب سال نو

روز کریسمس معمولا برای دورهمی خانواده و حضور در مراسم مذهبی‌ و اهدای هدایا است. روز ۲۶ دسامبر نیز در هلند تعطیل رسمی‌ است و مردم با قوم و خویشان برای صرف شام جمع می‌ شوند. در شب سال نو، دوستان و فامیل دور هم جمع می‌ شوند و بازی های سرگرم کننده می‌ کنند و برنامه های کمدین های هلندی را از تلویزیون تماشا می‌ کنند. با ضربه ساعت ۱۲ شب پس از رد و بدل تبریکات، برای آتش بازی به خیابان ها می‌ ریزند. بسیاری آن را به حضور درجبهه جنگ شباهت می‌ دهند. صدای زوزه و ترقه ها تا یک ساعتی‌ به طور مداوم شنیده می‌ شود. به غیر از چند ساعت آخر روز که همه جا صدای آتش بازی‌ است، روز اول سال نو بسیار روز آرامی است و تمام خیابان ها از بقایای آتش بازی پوشیده شده ا‌ند. سالانه ارزشی معادل ۶۵ میلیون یورو از مواد آتش بازی به هوا دود می‌ شود.

اعیاد و تعطیلات سال ۲۰۱۰

یک ژانویه روز سال نو

دو آوریل جمعه خوب

۴ و ۵ آوریل عید پاک

۳۰ آوریل تولد ملکه

۴ می‌ روز یاد بود

۵ می‌ روز آزادی

۱۳ می‌ روز عروج

۲۳و ۲۴ می‌ یکشنبه سفید

۲۵ و ۲۶ دسامبر کریسمس

نام رسمی‌ کشور

اینکه چرا این کشور را گاهی هلند و گاهی ندرلاند می‌ خوانند، ریشه در تاریخ دارد. نام رسمی‌ کشور، ندرلاند است که به معنی‌ زمین پست است و از آنجا گرفته شده که ۶۰ درصد خاک کشور پایین سطح دریاهای آزاد قرار دارد . اما نام هلند به قرن های پیش بر می‌ گردد. در آن زمان، استان هلند )که امروزه به استان های هلند شمالی و هلند جنوبی تقسیم شده ( از نظر اقتصادی قوی ترین استان بود و تمام تجارت از آنجا ریشه گرفت. بیشتر مردمانی که خارجی ها با آنها معامله می‌ کردند، هلندی بودند )اهل استان هلند). بدین ترتیب نام هلند کم کم به کل کشور اطلاق شد و پذیرفته گردید، هرچند که نام رسمی‌ کشور همچنان ندرلاند باقی‌ مانده است. هلندی ها به ویژه آن هایی که اهل استان های هلند جنوبی یا شمالی نیستنند، گاهی نسبت به این نامگذاری حساس هستند و این عادت را که کشورشان در برخی‌ زبان ها هلند نامیده می شود، نمی‌ پسندند .

منطقه راندستاد

هرچند که اکنون تمام هلند به یک میزان پیشرفته هستند، اما همچنان بیشتر شرکتها در حومه دو استان هلند شمالی و جنوبی و استان اوترخت واقع شده ا‌ند. به محدوده مابین آمستردام، لاهه و روتردام منطقه راندستاد اطلاق می‌ شود.

آب و هوا

هلند با ساحل طولانی‌ که با دریای شمال دارد، آب و هوای معتدل دریایی دارد. به این معنا که زمستان های سبک وتابستان های خنک دارد و میزان باران آن کمی‌ بیش تر از آن است که ساکنانش مایل هستند. البته گاهی روزهای برفی زمستانی و روزهای گرم نیز در طول سال رخ می‌ دهند.

زمستان

در عرض ۳۰ سال گذشته، دمای متوسط در ماه دسامبر ۴ درجه بوده است. آخرین زمستان بسیار سرد، سال ۱۹۹۵ با دمای متوسط ۹ درجه بوده است. حتی ماه ژانویه آن طور که مرسوم بود، دیگر ماه یخ نیست. در ژانویه 2010 نیز مردم هلند زمستان یخبندانی را شاهد بودند.

بادهای غربی

این گرم شدن تدریجی‌ زمستان ها در هلند در قرن بیستم، به بادهای قوی غربی نسبت داده می‌ شود . آنها باعث می‌ شوند که هوای گرم دریا ) ۷ درجه ( ، هوای زمستانی را تحت تاثیر قرار دهد و برف را به باران تبدیل کند. خاک مسطح این کشور باعث می‌ شود که هلند کشور بادخیزی باشد. برای همین در اوایل قرون وسطی، هلندی ها آغاز به ساخت تعداد زیادی آسیاب بادی کردند که با پمپاژ آب از سطح زمین های پست، سطح دریاها و رودخانه ها را خشک کنند.

تابستان

متوسط دما در ماه جولای در حدود ۴ , ۱۷ درجه است، اما هوای تابستان بسیار متغیر است. یکسال هوا گرم و خشک و سال بعد سرد و نمدار است، یا حتی یک هفته دمای هوا ما بین ۲۲ تا ۲۶ درجه است و هفته بعد سرد و خیس. در نتیجه این وضعیت آب و هوایی، هلندی ها بسیار در مورد آب و هوا حساس هستند. زمانی که خورشید می‌ تابد، همگی‌ بیرون می‌ روند. برنامه های تفریحی ناگهان تغییر می‌ کنند. وقتی‌ فردی از تعطیلات بازمی‌ گردد، اولین سوال از وی به جای اینکه خوش گذشت، این است که هوا چطور بوده است.

دولت

هلند دارای یک سلطنت مبتنی‌ بر قانون اساسی‌ با نظام پارلمانی است . این به این معناست که دولت تنها شامل وزرا و کابینه نمی‌ شود، بلکه پادشاه )در حال حاضر ملکه بئاتریکس ( را نیز در بر می‌ گیرد . ملکه رئیس دولت محسوب می‌ شود. مسئولیت های دولت قانونگذاری، اجرای قانون، نظارت بر دولت های محلی، انجام فعالیت های روزمره دولت و حفظ روابط بین الملل است. پارلمان خود از دو قسمت تشکیل شده که اصطلاحا اتاق اول و اتاق دوم نام دارند. اتاق اول همان مجلس سنا است که ۷۵ عضو دارد که به صورت غیرمستقیم انتخاب می‌ شوند. اتاق دوم که اصطلاحا همان مجلس نمایندگان یا پارلمان نامیده می شود، متشکل از ۱۵۰ عضو از احزاب مختلف است که توسط مردم انتخاب می‌ شوند.

سیستم سیاسی هلند

ملکه ریس دولت محسوب می‌ شود. قانون اساسی‌ تعیین می‌ کنند که تقسیم قدرت میان ملکه و سایر اعضای دولت چگونه صورت می‌ گیرد. برای مثال پارلمان حق این را دارد که دولت را تحت نظر داشته باشد . وزرا در قبال پارلمان مسئول هستند، اما ملکه که مصونیت سیاسی دارد مسوول اعمال دولت نیست. مسئولیت های دولت قانونگذاری، اجرای قانون، نظارت بر دولت های محلی، انجام فعالیت های روزانه دولت و حفظ روابط بین الملل است . تعداد وزرا از یک دولت تا دولت دیگر متفاوت است، اما توزیع تعدادی اعضای دولت باید با توجه به شرکای ائتلافی تشکیل دهنده کابینه تا حد ممکن نزدیک باشد. در این صورت، یکی‌ از شرکای ائتلافی ممکن است فکر کند که در مورد وی کوتاهی‌ شده و در نتیجه به سقوط دولت بیانجامد.

پارلمان

پارلمان از دو قسمت تشکیل شده است. یکی‌ مجلس سنا )اتاق اول ( که ۷۵ عضو دارد که غیر مستقیم انتخاب می‌ شوند و تنها قدرت وتو در سیستم قانون گذاری دارند. مجلس نمایندگان )اتاق دوم ( که شامل ۱۵۰ عضو است، مستقیما توسط مردم انتخاب می‌ شوند. اعضای هر دو مجلس نامبرده شده برای یک دوره ۴ ساله کار می‌ کنند. این دو مجلس در مجموع ۴ حق دارند : حق تعیین بودجه، حق استیضاح، حق مورد سوال قرار دادن وزرا و حق پرسشگری . مجلس نمایندگان حق اصلاح و تعیین قانون را نیز داراست.

انتخابات

انتخابات برای مجلس نمایندگن هر ۴ سال برگزار می‌ شود . در هلند برای هر دو انتخابات ملی‌ و محلی، از سیستم نمایندگی‌ متناسب استفاده می‌ کند. این بدین معناست که حزبی که برای مثال ۱۰ درصد آرا را به خود اختصاص دهد، ده درصد از کرسی های مجلس را نیز اشغال خواهد کرد. می‌ توان به یک حزب یا به یک فرد رای داد و کرسی ها به همان نسبت تعیین می‌ شوند. برای مثال اگر فرض کنیم که مجلس نمایندگان ۱۵۰ کرسی دارد، برای به دست آوردن هر کرسی باید ۱ / ۱۵۰ آرا را به خود اختصاص دهد. کاندیدائی که ۲۵ درصد از آرا حزب را به خود اختصاص داده باشد نیز حتما در مجلس یک کرسی را اشغال خواهد کرد و سایر صندلی‌ های باقی‌ مانده به ترتیب به نفرات بعدی که نامشان در لیست انتخاباتی حزب آمده است، تعلق می‌ گیرد.

حق رای برای غیرهلندی ها

اگر فردی ملیت یکی‌ از کشورهای اروپایی را داشته باشد، تحت شرایط مشابه یک هلندی دارای حق رای برای انتخابات محلی خواهد بود. باید حداقل ۱۸ سال سن داشته باشد و در روزی که رای می‌ دهد، ساکن همان شهری باشد که در انتخاباتش شرکت می‌ کند. اگر ملیت غیر اروپایی دارد، در هیچ یک از انتخابات محلی و یا ملی‌ نمی‌ تواند شرکت کند، مگر اینکه از اقامت قانونی وی در کشور حداقل ۵ سال بگذرد . اگر کارمند سیاسی از کشور دیگری باشد، نه خود و نه همسرش و نه فرزندانشان حق رای نخواهند داشت.

احزاب سیاسی

مجلس نمایندگان هلند به نسبت آرا انتخاب می‌ شود. در حال حاضر، ده حزب مختلف در مجلس حضور دارند. معمولان سه حزب که همواره از پرطرفدارترین ها هستند، عبارتند از: حزب کارگر (PVDA ) ، دمکرات های مسیحی‌ ( CDA ) و حزب سوسیال دمکرات که ریشه های آن در جنبش اتحادیه کارگری است. حزب لیبرال مردمی آزادی و دمکراسی (VVD) که مایل به راست است نیز‌ عموما در رده های بعدی قرار دارد .

سایر احزاب کوچکتر

دو حزب کوچکتر که از برنده های اصلی‌ انتخابات سال ۲۰۰۶ بودند، یکی‌ حزب چپ گرا سوسیال (SP) که در سال ۱۹۷۱ پایه گذاری شده و دیگری حزب آزادی (PVV) که در سال ۲۰۰۶ پایه گذاری شده بود، هستند. احزاب دیگر شامل حزب سبز چپ، محافظه کاران پروتستان در حزب اتحادیه مسیحی ‌ (CU) و حزب حمایت از حیوانات (PVDD)هستند. ائتلاف سبز چپ ترکیبی از سبزها، پسیفیست ها و کمونیست هاست که در سال ۱۹۹۸ با کسب ۱۱ کرسی در مجلس نمایندگن به اوج قدرت خود رسید. تمرکز این حزب بر روی عوامل زیستی‌ محیطی‌ و تقسیم منصفانه قدرت، دانش، دارایی، کار و درآمد است. حزب اتحادیه مسیحی‌ که در سال ۲۰۰۰ پایه گذاری شد، ترکیبی‌ از دو جناح مذهبی‌ است . هدف آن ایجاد یک تساوی میان میل به مادی گرایی و فرد گرایی است با تمرکز بر مسوولیت متقابل در جامعه. این حزب در انتخابات سال ۲۰۰۶ به دلیل نیاز دو حزب کارگر و دمکرات مسیحی‌، به یک شریک ائتلافی دیگربرای دستیابی به اکثریت در کابینه قرار گرفت. یک تازه وارد دیگر در سال ۲۰۰۶، حزب حقوق حیوانات است که تمرکز آن بر یافتن روش هایی است که با حیوانات همخوانی داشته باشد. این حزب همچنین بر اقتصاد، محیط زیست، ترافیک، فرهنگ، سلامت و رفاه جامعه تمرکز دارد . حزب آزادی (PVV) با خرت ویلدرز آغاز شد. وی که از اعضای حزب لیبرال و. و. د. بود ، در سال ۲۰۰۴ از اینکه حزبش پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا را حمایت کرد، از پذیرفتن نظریه حزبش سر باز زد و این حزب را ترک کرد. وی حزب آزادی را بنیانگذاری کرد و تمرکز وی جلوگیری از روندی است که وی آن را اسلامی شدن هلند می‌ نامد. این حزب، لیبرالیسم اقتصادی را )کاهش مالیات ها، محدود کردن سوبسیدها و منافع دولتی ( با نظریات محافظه کارانه در زمینه فرهنگ و مهاجرت )برنامه ۵ ساله نپذیرفتن مهاجران از کشورهای غیر غربی ( ترکیب کرده است. از اوت سال ۲۰۰۷ وی اعلام کرده که قرآن باید در هلند ممنوع شود . این نظرات و همچنین فیلم کوتاه جنجال برانگیز فتنه که وی در سال ۲۰۰۸ ساخته است، باعث شده که احساسات مسلمانان تحریک شده و وی یک چهره ضد اسلامی پیدا کند.

تشکیل دولت

از آنجایی که احزاب متعددی در هلند وجود دارند، معمولا دولت از شرکای ائتلافی تشکیل می‌ شود. یک فرد میانجی مشخص می‌ شود تا با احزاب مختلف درباره نقطه نظرهای آنها در کابینه احتمالی‌ جدید گفتگو کند. معمولا هفته ها تا ماه ها طول می‌ کشد تا این مذاکرات به نتیجه برسد و شرکای ائتلافی که اکثریت را در مجلس دارند، به عنوان دولت تعیین شوند. در همین فاصله، نخست وزیر این کابینه جدید را به ملکه معرفی‌ می‌ کند که ملکه در پاسخ از وی می‌ خواهد تا تشکیل کابینه جدید وی به عنوان مسوول عمل کند. بدین ترتیب، کابینه ای تشکیل می‌ شود که برنامه های وی توسط اکثریت مجلس تائید شده است. اگر در یک بحران سیاسی کابینه قبل از اتمام دوره ۴ ساله خود سقوط کند، انتخابات مجدد زودهنگام انجام می‌ شود و تمام این مراحل تکرار می‌ شود. در همین راستا گفتنی است به دلیل مخالفت برخی احزاب با حضور نیروهای هلندی در افغانستان، کابینه ائتلافی فرو پاشیده و انتخابات زودرس در ژوئن 2010 برگزار خواهد شد.

سه سطح حکومتی

در هلند به غیر از حکومت مرکزی، حکومت های استانی و شهری و مقامات آب هم وجود دارند. حکومت مرکزی مشغله اش مسائل ملی‌ است. حکومت های استانی با کار اجتماعی، امور فرهنگی‌، محیط زیست، انرژی و ورزش هستند و شهرداری ها با ترافیک، مسکن، خدمات اجتماعی، خدمات درمانی، ورزشی، فرهنگی، تامین آب، تحصیل، تفریح و سرگرمی عمومی‌ مشغول هستند. استانداری ها و شهرداری ها برای انجام این خدمات، از دولت بودجه دریافت می‌ کنند و همچنین از درآمد مالیاتی محلی استفاده می‌ کنند.

مقامات آب

مقامات آب یکی‌ از قدیمی‌ ترین سازمان ها در هلند است. در کشوری که به خاطر ارتفاع پایین ومحتمل بودن سیل همواره در خطر است، مدیریت آب امروز نیز به اندازه قرن های گذشته اهمیت دارد. مقامات هلندی آب مسول هر آنچه هستند که با آب در ارتباط است؛ نه تنها مدیریت لوله ها و خشک ماندن زمین، بلکه کیفیت آب. آن ها نقش مهمی‌ در مدیریت محیط زیست کشور دارند و توسط شورایی اداره می‌ شوند که اعضای آن طی مراحلی پیچیده و بسیار بادقت انتخاب می‌ شوند. سالانه هر خانوار هلندی قبضی دریافت می‌ کند که چه سهمی‌ برای استفاده و پاکسازی آب باید بپردازد.

آمستردام، پایتخت ؛ لاهه، مقر دولت

در بیشتر کشورهای دنیا، پایتخت کشور مقر حکومت نیز هست . در هلند قضیه به صورت دیگری است. هرچند که آمستردام پایتخت است، اما دولت و پارلمان در لاهه قرار دارند. رئیس دولت، ملکه بئاتریکس نیز در لاهه زندگی‌ می‌ کند. آمستردام، بزرگترین شهر هلند و پایگاه اقتصادی و فرهنگی‌ کشور است. همچنین ازدواج های سلطنتی و مراسم تحلیف در آمستردام انجام می‌ گیرند . اینکه چرا دولت در پایتخت قرار ندارد، ریشه در تاریخ دارد.

در طول سالها لاهه همچنین اهمیت زیادی به عنوان مرکز سیاسی بین‌المللی پیدا کرده است. به غیر از محل زندگی‌ ملکه، مقر دولت و سفارتخانه های خارجی‌، لاهه همچنین مقر بسیاری از سازمان های بین‌المللی است.

اقتصاد

کشور هلند علیرغم اینکه یکی‌ ازکوچکترین کشورهای دنیاست، از نظر اقتصادی در حجم صادرات، جزو ده کشور برتر دنیا قرار دارد و در آمد سرانه ناخالص ملی‌ آن نیز همواره جزو بیست کشور برتر جهان بوده است.

دروازه اروپا

یکی‌ از دلایل عمده برتر بودن هلند به دلیل ساختار حمل و نقلی با وجود بندر روتردام و فرودگاه اسخیپول است و همچنین ساختار بسیار پیشرفته شبکه ارتباطاتی. رتردام از نظر حجم فعالیتی، بزرگترین بندر دریائی اروپا و چهارمین بندربزرگ جهان است. فرودگاه اسخیپول نیز چهارمین فرودگاه بزرگ در اروپای غربی است. این عوامل با یکدیگر جمع شده و عنوان دروازه اروپا را به کشور هلند بخشیده است.

سرمایه‌ گذاری خارجی‌

کشور هلند همواره در نظر سایر کشورها برای سرمایه‌ گذاری جذابیت داشته و سرمایه‌ های زیادی را در طول سالها جذب کرده است.

راندستاد

پس از پاریس، لندن و میلان، منطقه راندستاد )مناطق شهری مابین آمستردام، لاهه، روتردام و اوترخت ( از نظرتولید ناخالص داخلی،‌ بزرگترین اقتصاد شهری را در اتحادیه اروپا دارد . این به دلیل حضور خدمات مالی و بازرگانی است که کلید اصلی‌ اقتصاد هلند هستند.

یک اقتصاد باز، اقتصاد وابسته است

عوامل متعددی بر روی اقتصاد هلند تاثیر گذار هستند. یکی‌ از این عوامل، تجارت است که ۶۰ درصد تولید ناخالص ملی‌ را باعث می‌ شود. این موجب می‌ شود که اقتصاد هلند به سلامت اقتصاد جهانی‌ وابسته باشد و با تغییرات آن تغییر کند.

تجارت جهانی‌

کالاهای تجاری در هلند برای صادرات بیشتر ماشین آلات و وسایل حمل و نقل است. در رده بعدی، مواد شیمیایی و مواد معدنی قرار دارند. یکی‌ از معروفترین صادرات هلند، گل است . هلند سالانه ۴ میلیارد پیاز گل صادر می‌ کند که قسمت عمده آنها لاله هستند. قسمت عمده این گل ها به آلمان، انگلستان، فرانسه و ژاپن می‌ روند. آمریکا با خرید سالانه نهصد میلیون پیاز گل از هلند، در راس لیست مشتری ها قرار دارد.

شعبات

به عنوان دروازه اروپا ، بزرگترین درآمد هلند که دوسوم تولید ناخالص ملی‌ و اشتغال هلند را تشکیل می‌ دهد، خدمات است. سپس استخراج مواد معدنی و تولید گاز طبیعی از شعبات عمده هستند. سایر شعبات که نقش به سزایی در اقتصاد هلند دارند شامل: خرده فروشی، رستوران، تعمیرات و مراقبت های بهداشتی است. بخش صنعتی به ویژه فلزات، ماشین آلات و وسایل حمل و نقل بدلیل سرمایه‌ گذاری های داخلی‌ و خارجی‌ در سال ۲۰۰۸ رشد زیادی را نشان دادند. اما در آخر سال ۲۰۰۸ این روند سیر نزولی پیدا کرد . بخش کشاورزی و غذایی نیز یکی‌ از قسمت های حیاتی اقتصاد هلند است که در حدود ۱۰ درصد تولید ناخالص ملی‌ را شامل می‌ شود. هلند ۷۵ درصد تولیدات کشاورزی خود را صادر می‌ کند.

مواد شیمیایی و انرژی

اقتصاد هلند این مزیت را دارد که بزرگ ترین شرکت های شیمیایی در این کشور قرار دارند. هلند همچنین یکی‌ از بزرگترین تامین کنندگان محصولات در بازارهای صنعتی و خانگی در اروپاست. هلند بزرگترین تولید کننده گاز طبیعی در اروپاست . روتردام مقادیر معتنابهی نفت خام را دریافت وپالایش کرده و به سایر کشورهای اروپای غربی صادر می‌کند.

بازدید از هلند

توریسم

کشور هلند یکی‌ از مقرهای مشهور برای گذراندن تعطیلات است. در سال ۲۰۰۷ در حدود یازده میلیون توریست از اروپا و حتی دورتر )آمریکا ، کانادا و حتی چین و هند ( از این کشور بازدید کرده ا‌ند. توریست های خارجی‌ سالانه معادل ده میلیارد یورو در این کشور صرف می‌ کنند که از درآمد سالانه هلند از صادرات گل و گیاه بیشتر است. شهرت دیگر هلند به خاطر گل است. مزارع وسیع نرگس، سنبل و لاله در استان های هلند شمالی و جنوبی سالانه بویژه در ماه های آوریل و می‌، صدها هزار بازدید کننده را به خود جلب می‌ کند. هلند خط ساحلی طولانی‌ دارد که شهرها، روستاها و مناطق طبیعی بسیار زیبایی در راستای‌ آن واقع شده ا‌ند. سواحل و تپه های اطراف آنها، جاذبه های تفریحی زیادی نظیر دوچرخه سواری، پیاده روی، قایقرانی و شنا را فراهم می کنند. همچنین در دریاچه ها، رودخانه ها و کانال های داخل کشور نیز امکان ورزش های آبی‌ فراهم است. مردم هلند خود بیشتر از دوچرخه و قایق برای گردش در کشورشان استفاده می‌ کنند و بسیاری از توریست ها نیز از همین روش پیروی می کنند. هزاران کیلومتر از مسیر ویژه دوچرخه سواری در سراسر کشور وجود دارد که امکان بازدید کشور را توسط دوچرخه فراهم می‌کند. دوچرخه سواری در خاک مسطح هلند به نسبت بسیاری از کشورهای دیگر آسان تر است، البته تا زمانی‌که باد مخالف در جریان نباشد!


منبع: سایت سفارت جمهوری اسلامی ایران - لاهه

۱۳۸۹ مرداد ۵, سه‌شنبه

هزاره جات

موقعیت جغرا فیایی هزاره جات :


هزاره جات در مرکز افغانستان کنونی واقع شده است . از طرف غرب به غور و دولتیار ، هرات ، از جنوب به قندهار و نواحی گرشک و توابع فراه و اسفزار، از مشرق به غزنین ، کابل، قلات و از شمال به قطغن و بلخ محدود است...

(یزدانی حسین علی ، پژوهشی در تاریخ هزاره ها،ج1،صص 211-212)

" امروزه قسمت اعظم هزاره ها در بخش مرکزی و کوهستانی افغانستان به سر می برند . شرایط این سرزمین کوهستانی نه فقط از نقطه نظر دفاعی و امنیتی مزیت دارد بلکه بر خلاف نظر آنها که این مناطق را فاقد منابع طبیعی تلقی میکنند، ثروت لقتصادی عظیمی را در خود جای داده است ، چنانکه مهمترین معادن افغانستان مانند آهن،مس،گوگرد و زغال سنگ در هزاره جات قرار گرفته است. به نظر تیمور خانف ، هزاره ها در قرن نوزدهم با استفاده از ابزارهای ابتدایی به طور مرتب آهن، مس، قلع و گوگرد را از این معادن استخراج کرده و مورد استفاده قرار می دادند. بزرگترین منابع زغال سنگ افغانستان(که دومین ماده مهم صادراتی افغانستان بعد از گاز به شوروی سابق بود) در هزاره جات ، یکی در دره صوف و دیگری در حاجی گگ قرار گرفته است. بزرگترین سلسله جبال هزاره جات که ستون فقرات آن را تشکیل می دهد کوههای بابا است . این کوهها در جهت غرب به سمت بامیان کشیده شده و تا 200 کیلومتر امتداد می یابد و از آن جا به سفید کوه ، سیاکوه و تربند ترکستان می پیوندد. حیوانات وحشی گوناگونی در این کوهها زندژگی می کنند مانند: پلنگ، گرگ، خرس وحشی،خوک،آهو هم چنین انواع پرندگان که مشهورتریت آنها کبک دری است و قرنها ست که به خاطر صدای زیبایش در ادبیات فارسی شهرت دارد. اغلب بزرگترین رودخانه های افغانستان مانند هلمند، هریرود،کابل،مرغاب،اندر آبو خاتش رود از کوههای هزاره جات سر چشمه گرفته و از آنجا به سمت شمال ، جنوب یا غرب جریان یافته است . هزاره جات به جز رودخانه ها دارای دریا چه های طبیعی است که جاذبه ی زیادی برای سیا حان دارد. این دریا چه ها اغلب در با میان قرار گرفته و شامل موارد زیر می شود:

• بند پنیر

• بند بربر

• بند امیر

• بند چلمه

• بند هیبت

(داستانهای فوق العاده ای در بارهی این سد های طبیعی روایت شده است)

جنگل به معنای واقعی در هزاره جات وجود ندارد این منطقه دارای انواع گوناگون گیا هان و درختان است که مردم محلی هزاره از آنها به عنوان دارو ، هیزم و سایر نیازمندیها استفاده میکند. ویلفرد تسگیر در سفرش به هزاره جات حدود 211 نوع از گیا هان را جمع آوری کرد که در موزه یتاریخ طبیعی انگلستان به نمایش گذاشته شده است.

هزاره جات یکی از سرد ترین مناطق افغانستان است، با زمستانهای طولانی که شش ماه طول می کشد، اما در عین حال بعضی از سرسبز ترین نواحی کشور را داردکه مراتع فوق العاده ای فراهم آورده است متا سفانه وجود همین چرا گاهها دلیل تهاجمات متعدد کوچی های افغان به این نواحی بوده است و بسیاری از رویداد های مصیبت بار و دردناک تاریخ افغانستان را با عث شده است.

در دهه ی 1890 میلادی ، کو چی ها به حکومت کمک کردند تا هزاره ها را تحت کنترل خود در آورد. ودر مقابل ، چراگاههای هزاره جات به عنوان پاداش در اختیارشان قرار گرفت." (موسوی، سید عسکر، هزاره های افغانستان، صص 99تا 107)

دین هزاره ها:

اکثریت هزاره ها شیعه مذهب هستند اینکه هزاره ها در چه زمانی به تشیع روی آوردند به درستی مشخص نیست . در این مورد سه نظر وجود دارد:

1. اکثرا معتقدند که هزاره ها در زمان صفوی به مذهب شیعه گرایش یافته اند.

2. برخی معتقدند در زمان غازان خان مغول به تشیع گراییده اند.

3. برخی محققان بر این باورندکه این اتفاق ، در زمان خلافت حضرت علی (ع) افتاده است

همانطور که قبلا ذکر شد هزاره ها در مرکز افغانستان زندگی می کنند . در حالیکه در اطراف هزاره جات اکثرا سنی مذهب هستند . چه عاملی باعث شده است که این مردم شیعه شوند و مردمان اطراف که در محاصره ی هزاره جات زندگی می کنند سنی مذهب شوند سوال برانگیز است.

تشیع در شرق ایران به ویژه از اوایل قرن دوم هجری طرفداران و پیروان زیادی داشته است که با عث به وجود آمدن نهضت ها و قیام هایی در این مناطق شده است.

" علی اکبر تشیید درباره قدمت تشیع در کوهستان غور می نویسد:مرکز شیعیان غور یا مسلمین غور اولین تمرکز شیعه در بلاد غور بوده است. زیرا بین سنوات 35تا 40 هجری مسلمان شده اند و در زمان خلافت حضرت علی (ع) جعده بن هبیره المخزومی که خواهر زاده آن حضرت بود، از طرف وی به حک.مت خراسان منسوب شد . به خاطر رفتار شایسته جعده مردم غور از جان و دل به علی محبت می ورزیدند. امرای غور که وضع را کاملا انسانی می یابند ، بدون جنگ سر به خط فرمان علی گذارده به دین اسلام مشرف شدند. در زمان معاویه . اخلافش دستور داده بودند تا در تمام منابر و مساجد به علی (ع) لعن و نفرین کند این حکم ناروا در تمام سرزمین های اسلامی آن روز اجرامی شد . تنها مردم غور بودند که از دستور معاویه سر پیچی نمودند و هرگز حاضر نشدند به حضرت علی ناسزا بگو یند" (یزدانی حسین علی ، پژوهشی در تاریخ هزاره ها،ج1،صص 73-74)

" سرسختی مردم غور در برابر دستور ناروای معاویه در عین حال بر ایشان بسیار گران تمام شد و اینان به اتهام ارتداد درهم کوبیده شدند. چنانچه ابن اثیر می نویسد : دئر سال 45 هجری مردم غور سر به شورش غلیه دستگاه خلافت اموی برداشتند. حکم بن عمر از طرف بنی امیه به کو هستان غور لشکر کشید و مردم آن سامان را که مرتد شده بودند در هم کوبید." ( هما ن ص 75)

" شیعه شدن هزاره ها در زمان صفوی را ابتدا "ومبری " در سال 1895میلادی ارائه داد. وی بر آن بود که :" شاه عباس آنها(هزاره ها) را مجبور کرد که مذهب شیعه را بپذیرند" چندی بعد "شرمن" نظریه مشابهی را ذکر کرد . بر اساس یکی از معتبرترین متون تاریخی زمان شاه عباس ، تاریخ امرای عباسی، نوشته ی اسکندر بیگ ترکمن:

هزاره ها قبل از زمان شاه عباس شیعه بودند . دو یا سه هزار سرباز هزاره ، تحت فرمان دین محمد خان ازبک در مقابل لشکر شاه عباس جنگیدند". (موسوی، سید عسکر، هزاره های افغانستان، صص 110-111)

نظریه ی دوم شیعه شدن هزاره ها در زمان غازان خان در کتاب یزدانی، حسین علی" پژوهشی در تاریخ هزاره ها" جلد اول صص 77-76 این طور آمده است :" دوران سلطنت دوتن از ایلخانان سلطان محمود غازان و سلطان محمد خدابنده نقطه عطفی در گسترش تشیع در ایران و افغانستان می باشد. غازان مغول فرمان روای ایران و افغانستان پس از تشرف به اسلام مذهب تشیع را انتخاب کرد و دستوردادکه در آغاز کلیه فرمانهای دولتی نام اهل بیت اطهار را بکار برند."که در شیعه شدن مردم هزاره جات تاثیر فراوانی داشته است. سابقه ی تاریخی هزاره ها از دیدگاههای مختلف:



۱۳۸۹ تیر ۳۱, پنجشنبه

هزاره (قوم)


هزاره (قوم)




هزاره‌ها مردمانی زردپوست ولی فارسی‌زبان هستند.هزاره‌ها در زمان حکومت شاه عباس صفوی به دین اسلام شیعی گرویدند و نابسامانی‌ها و تبعیض‌های بسیاری از افراد این قوم را به مهاجرت به دیگر نقاط دیگر جهان واداشته‌است.



هزاره‌ها به زبان دری با گویش هزارگی صحبت می‌کنند و فرهنگی مشابه با دیگر اقوام فلات ایران دارند. تعدادی واژه‌های عربی و ترکی به این لهجه وارد شده است. واژه‌های ترکی و مغولی حدود ۲۰ درصد از واژگان این لهجه را تشکیل می‌دهد.[1] لهجه هزارگی برخی از ویژگی‌های دستوری فارسی سدهٔ چهارم و پنجم هجری را در خود حفظ کرده‌است.[2] در لهجهٔ هزارگی دو حرف د غلیظ و ت غلیظ نیز وجود دارد که تلفظشان نزدیک به تلفظ آن حروف در پشتو و اردو است. میزان تفاوت لهجه با فارسی معیار در لهجه جاغوری هزاره بسیار زیاد و در لهجه دایزنگی کم است.[3]

 در افغانستان از گذشته به آنها ظلم بسیاری وارد شده و تاکنون ادامه دارد یکی از بدترین ظلم‌ها به آن‌ها کشتار و اخراج ان‌ها از مناطق سکونتشان در زمان عبدالرحمان یکی از شاهان افغانستان می‌باشد در آن دوره تقریبا 62 درصد مردم هزاره قتل  عام شدند.[4]



درگذشته‌های دور هزاره‌جات کنونی بنام‌های زیر یاد شده‌است: به گفته (بلیو) غر مارث که این نام در کتاب مقدس نیز آمده‌است –به قول مرحوم غبار نویسنده افغانستان در مسیر تاریخ، نزدیک ۵۰۰ سال پیش از هزاره‌جات به نام «ستا گید یا» نام برده شده‌است شاهان هزاره‌جات قبل از اسلام به نام‌های شیران بامیان از اولاده کوشانی ویفتلی و بعدآ به نام‌های هزار بنده – شار و ریو شاران یاد می‌شدند که عمدتآ در دو نقطه تاریخی این سرزمین به نام‌های (پشین) یا افشین یکاو لنگ کنونی و (سورمین) سر پل فعلی که پایتخت تابستانی و زمستانی ایشان بودند حکومت میرا ندند.



کنت کورت و بطلیموس مورخین عهد سکندر کبیر، فریبه جهانگرد فرانسوی، هنری فیلد کریستیاتس محقق دنمارکی و جورج راورتی، از مورخان غربی. مقدسی، مولف گمنام حدودالعالم در ۹۵۹ میلادی، ابی بکر مشهور به ابن فقیه، ابن خرداد در ۹۲۰ میلادی، ناصر خسرو بلخی از مورخین اسلامی و همچنان هیوان تسنگ راهب چینی از موجودیت غرج الشار، غرجه، غرجستان، شاران غرجستان و موجودیت هزاره‌ها در غرجستان به کرات یاد نموده‌اند.



حکمرانی شیران بامیان توسط غزنویان ساقط و بعد از آن غوری‌ها شنسبی‌ها – خوارزمی‌ها در هزاره‌جات حکومت کردند با شکست خوارزم‌شاه شهر غلغله توسط لشکر چنگیزخان تخریب و به بامیان آسیب زیادی وارد گشت. اولاده چنگیزخان چندین قرن در بامیان و دیگر مناطق غرجستان حکومت کردند و بعدآ اولاده تیمور لنگ در ین ساحه تسلط یا فتند و در زمان سلطان حسین با یقرا - امیر ذوالنون ارغون از طایفه ارغون از مغلان ایلخانی ایل ترخان اولین حاکم وامیر سلسله امرای ار غونیه در هزاره جات بود وی توانست قلمرو خود را تا کابل –قندهار– سند و فراه توسعه دهد. امرای ارغونیه مردمان دادگر- دانش پرور – هنر دوست بودند و مجمو عآ از سال ۸۸۴- الی- ۹۶۴ – هجری قریب به هشتاد سال با سیاست و فراست حکومت کردند. امرای ارغونیه از جمله نیاکان مردم هزاره {یعنی هزاره هامغل خالص ان} بوده‌است که در هزاره‌جات حکومت مستقل و دارای قلمرو وسیع را تشکیل و با درایت کامل اداره می‌نمودند.



مورخین عرب و خراسان هزاره‌جات را به نام‌های غرجستان – غرج الشار – گرستان یاد کردهاند و حدود اربعه آن را از جانب غرب به هرات و باد غیس و از طرف شرق به کا بل – از سمت شمال به جوز جان و از سوی جنوب به غزنی پیوست دانسته‌اند. به قول ابن حقول تاریخدان عرب غرجستان کشوری بزرگی بوده‌است که موسوم به مملکت غرجه یاد شده‌است. در اغلب کتب تاریخ عرب و خراسان هزاره‌جات به نام غرجستان یاد شده که وسعت آن خیلی از وسعت کنونی آن فراتر بود و شامل غور – بامیان وغز نی می‌شد.
هزاره‌ها در سه مرحله، «زمان نادرشاه افشار، ناصرالدین شاه قاجار بعد از کشتار هزاره‌ها توسط عبدالرحمان» به ایران مهاجرت کرده‌اند. رضاشاه نام این قوم مهاجر به ایران را از «هزاره» و «بربری» به خاوری تغییر داد.[5]



[ویرایش] جستارهای وابسته

ایماق



 منابع:


تاریخ هزاره‌ها - هزارستان



1.↑ خاوری، محمد جواد، امثال و حکم مردم هزاره، مشهد: نشر عرفان، ۱۳۸۰، ص۱۶.

2.↑ همان. ص ۱۷.

3.↑ همان، ص۲۰.

4.↑ دولت آبادی، بصیر احمد، شناسنامه افغانستان، تهران: نشر عرفان ، 1387 ، صفحه 35 .

5.↑ حسین‌زاده، بصیراحمد، 'مردم هزاره و خراسان بزرگ' در: بی‌بی‌سی فارسی، بازدید: اکتبر ۲۰۰۸.

ولسوالی جاغوری

موقعیت جغرافیایی وحدود اربعه:
 ولسوالی جاغوری در قسمت جنوب غرب ولایت غزنی بین عرض البلد های 38 درجه و38 دقیقه شمالی و طول البلد 67 درجه و27 دقیقه شرقی واقع است .کوهایی جاغوری بصورت عموم از صخره های نوع گرانیت تشکیل شده است.ولسوالی جاغوری از گوشه شما ل به ولسوالی ناهور ، از شمال شرق به ولسوالی قره باغ ، از جنوب شرق به ولسوالی مقر ، از گوشه شمال غرب به ولسوالی مالستان واز سمت جنوب به ولا یت زابل محاط است .مرتفع ترین قله آن از3760 متر متجاوز نیست. کوتل المیتو 3750 متر از سطح بحر ارتفاع دارد . بستر دریا وسرزمین های زراعتی آن بیشتر از سطح بحر بلند نبوده وکوتل تبرغنک به طرف شما ل غرب سنگماشه موقعیت داشته ولسوالی جاغوری را ازولسوالی مالستان جدا کرده است.[1] مساحت ونفوس : ولسوالی جاغوری  1800 متر مربع مسا حت دارد. وار تفا ع مرکز آن سنگما شه از سطح بحر 2400 متر است.ولسوالی جاغوری یکی از پر نفوس ترین ولسوالی ولایت غزنی بوده و به اساس تخمین ریاست احصاییه مرکزی درسال 1385 نفوس این ولسوالی به 156500 نفر میرسد که 79700 ان را مرد و 76800 آن را طبقه اناث تشکیل میدهد. در صد مردان نسبت به زنان 104 است . ونفوس شهر غزنی بر اساس تخمین احصاییه مرکزی در همین سال 140000 نفر است که نفوس شهر غزنی نسبت به ولسوالی جاغوری کمتر است . اما بر اساس سرشماری خود ولسوالی جاغوری که توسط نما ینده گان مردم در سال 1385 صورت گرفته است نفوس این ولسوالی به 256000 نفر میرسد که ده فیصد آن در مها جرت به سر میبرد یعنی 25600 نفر در مهاجرت به سر میبرد. ونظر به تخمین ریا ست احصاییه مرکزی سرشماری توسط نماینده گان مردم ازصحت کامل برخورداراست طوری که درسرشماری همکاری مردم شرط موفقیت است دراینجا هرقریه به نمایده گان خویش لیست دقیق خانواده خویش ومهاجرین خویش را داده است .
وضعیت اجتماعی  جاغوری :
اقوام :   1- اوقی 2- مسکه 3- دهمرده 4- باغوچری 5- ازدری 6- خوشه 7- بابه 8- هیچه 9- یا رمحمد 10- پشی 11- شیرداغ 12- سادات وغیره ...
 قوم سادات درمناطق مختلف جاغوری حضور دارند . اما قسمت عمده آن ها در ششپر، وچهل دختران وسبا قول المیتو میباشد .

اقشار:   1- قشر روحا نیون 2- قشر روشنفکران 3- قشر کسبه کاران ، زمینداران وکار گران .
 روحانیون:  روحانیون یک بخش عمده این ولسوالی به شمار رفته ودر اجتماع از جایگاه خا ص برخوردارمیباشد .روحانیون درزنده گی اجتماعی وطرزتفکرمردم مخصوصأ در دها ت کشور تأ ثیری زیاد دارد . ومردم جاغوری به این قشر به دیده احترام نگریسته وازآن ها تعلیمات اسلامی را فرا گرفته وفرزندان خویش را به نزد آن ها برای آموزش تعلیمات اسلامی میفرستند . روحانیون نماینده گان مستقیم دین محسوب گشته وبه دو بخش اساسی تقسیم میشوند .که به نحوی حل کننده مشکلات مردم محلی بوده وبامردم بصورت مستقیم سروکار دارند . قشربالای آن به نماینده گی ازامام (ع) سهم جمع آوری میکند وپاسبان اساسی دین محسوب میشود . اما قشر پائین شان که بنام آخند یاد میشود درامورکوچک دینی حل وفصل به جوابات ومسائل مردم محل وپیش برد سواد آموزی نوجوانان محل درپهلوی مکاتب میباشد وشیخ ها یا شیوخ طلاب روحانی را تحت تربیه گرفته ودرواقع آخندهای آینده را تشکیل میدهند. درین ولسوالی شورای روحانیت ویا شورای علما نیزوجود دارد واین شورا برعلاوه وظایف تعلیمات اسلامی وامربمعروف ونهی ازمنکر در جاروجنجال ودعاوی که بین افراد صورت میگرد ،شرکت کرده وآن را از طریق شرعی حل وفصل میکند. ودرحل کردن منازعات وجاروجنجال برعلاوه روحانیون وحکومت بزرگان قومی وریشسفیدان محلی نیز به حل مشکلات جامعه میپردازند.ومشکلات را از طریق عرفی حل وفصل مینماید.   ودر ضمن شورای علما جا غوری درجلسه سراسری علماء افغانستان نیز شرکت میکند . در ولسوالی جاغوری به علت کوهستانی بود نش وهم به خا طر کثرت نفوس تعداد زیاد مسا جد وجود داشته وتقریبأ در حدود 350 مسجید فعال با 230 ملائی ومکتب خانه موجود میباشد . مسا جد متذکره توسط خود مردم آبادگردیده وتوسط روحانیون اداره میگردد.
آغاز شکل گیری مساجد درجاغوری: تأسیس مساجید درجاغوری سابقه تاریخی دارد که تاریخ دقیق آن معلوم نیست ومیتوان گفت که با ورود اسلام هم خوانی داشته باشد ودر آن دوران مساجد به شکل محدود وسنگ چینی بدون سقف که مردم نمازهایی یومیه وعبادات شان را درآن محل معین انجام میداد ه اند وبا ازدیا د جمعیت ونیازمندی شکل چهاردیواری را به خو د میگرد ودر زمان سردار شیرعلی خان جاغوری که ازسرداران امیرنادرشاه غازی بوده ترویج بیشتری یافته است. که برعلاوه عبادات درتجمع هایی عمومی خصوصأ درتعلیم وتربیه وآموزشهای دینی ازآن مورد استفاده قرارمیگرفته است . تعلیم وتربیه درمساجد : درگذشته ها با جوی حاکم درکشور مکاتب وجود نداشت واگرهم وجود داشت فضای کشورو دستگاه حاکم آنگونه بود که مناطقی باید ازتعلیم وسواد گذاشته شوند وجاغوری جزء ازمناطق محروم کشوربه شمارمیرفت . درین میان مساجد جاغوری وملاامامان نقش سازنده درتعلیم وتربیه فرزندان این مرز وبوم داشته که به نام مکتب خانه ها یاد میگردیده ، شاید این سیره حسینیه درمنا طق محدود کشور به روش که درجا غوری موجود بوده وجود داشته باشد واین سیره حسنه توسط آخند بزرگ کلب علی ازقریه انگوری جاغوری باهمکاری جدی سردارشیر علی خان جاغوری صورت پذیرفته است . سردار شیرعلی خان مقتدرجاغوری با اطلاع ازعمل کرد آخند که مروج احکام دینی بوده ، دستوراجرای اجرایی قوانین د ینی واحکام اسلامی را توسط آخند بزرک (کلب علی ) صادرمینما ید و آخند را با احترام تمام به مرکز جا غوری فرا خواند ه میگوید :ترویج احکام اسلامی وگفتن قوانین دینی برای مردم از شما واجرای آن ازمن .آخند کلب علی در ابتدا به آموزش خانه به خانه اقدام نموده به ترویج وآموزش احکا م دینی میپردازد وآنگاه مساجد را فعال ساخته وسیره حسنه ملا امامی را درجا عوری ترویج مینماید. مردم جاغوری هم که بستری خوبی برای پذیرش احکام دینی بوده اند ودرک صحیح ازاوضاع سیاسی واجتما عی کشورداشته اند و نقش تعلیم وتربیه رادرسازنده گی جامعه بخوبی میدانسته اند ، لذا تأسیس مساجد را بهترین جایگاه برای آموزش سواد تعلیمات دینی واحکام اسلامی دانسته وبا تشویق وتبلیغ آخند بزرک (ملاکلب علی)و همکاری جدی سردارشیرعلی خان دسته هایی ازقریه هایی نزدیک جمع گردیده ومسا جد تأسیس مینمودند. وشخص عالم وروحانی را به عنوان ملاامام وسر پرست مسجد میگمارد ومردم اهالی قریه برای ملاامام خویش معا ش میپردازند. ویک نفر دیگررانیز به حیث خادم مسجد تعین میکند وبرای وی مردم قریه معا ش میپردازند. نقش روحانیت درمساجد: با اهتمام ملاکلب علی آخند بزرک وبا پشت بانی سردارشیر علی خان سیره گرفتن ملا امام درقریه های جا غوری رواج میابد وهر قریه با نیاز مندی که درابعاد دینی و آموزش سواد احساس میکرد با تشویق وتبلیغ آخند مسجیدی را با پول مردمی تعمیرمیکردند تا برعلاوه مکان مقدس محلی برای تجمع طلاب ومرکز آموزش وتعلیم هم باشد و با تعین معاش آخندی را به عنوان ملاامام منطقه مؤظف مینمودند ومعمولا برای یک سال قرار داد میکردند . تا باشد هم احکام اسلامی آموزش داده شود ومحلی برای آموزش سواد با شد . ملا اما م منطقه برعلاوه وظیفه امربه معروف ونهی ازمنکرو آموزش دین درتعلیم وتربیه بچه های مردم هم میپرداخت وباهمان امکانات محدود تعلیمی میتوانستند مؤفقانه درسواد آموزی ، آموزش قرآن کریم واحکام اسلامی ایفایی وظیفه نمایند وحقیقت انکارنا پذیر است که اساس تعلیم وتربیه وریشه سواد آموزی ودانش درجا غوری مسا جد ومکاتب خانه ها است . اما برای سواد آموزی با مقا یسه روش امروزی برای سواد آموزی بسیار سخت ودشوار بوده است . امکانات تعلیمی که در آن زمان بدسترس داشتند خیلی محدود بوده است کتابهای که درآن زمان درمکتب خانه ها استفاده قرار میگردید پنج سوره شریف ،پنج گنج (پنج کتاب ) حافظ قرآن کریم ونصاب الصبیان وسایر کتاب های عربی بوده است . و برای تمرین ازقلم نی وتخته های چوبی کا رمیگرفتند . که برای آموزش سواد بسیا ردشوار میبا شد . بچه های خانواده زمانیکه به سن شش وهفت سالگی میرسیدند با تشویق ملاامام توسط یا بزرگ خانواده به مکتب فرستاده میشد واولین کتاب که درمکتب خانه ها تدریس میشد همان پنج سوره شریف بود . شگفت انگیزبوده است مکتب خانه های ابتدایی وبدون امکانات آنروز باهمان کتاب های سنگین که برای تعلیمات تألیف نگردیده اند بدون کدام امکانات درفضای کم مسا جد ،ملا امام مساجد وبا تراکم شدید طلاب وبا وجود یک معلم یا یک آخند ، از صبح تا شام برای آنهمه شاگرد یکی یکی به شاگردان آموزش میدادند ومردم شاهد بودند که شخصیت های بزرگ تحویل جامعه داده اند. با وجودیکه درجا غوری هیچ مکتب دولتی وجود نداشت وهیچ نوع امکانات آموزشی وجود نداشت اکثریت مردم جاغوری ازنعمت سواد خواندن ونوشتن برخورداربودند وآشنایی کافی ازمسائل اسلامی داشته اند .  امروز اکثریت اطفال ونوجوانان به مکاتب ولیسه ها روی آورده اند چون ازیک طرف آموزش سواد دردوران اولیه درمکاتب نسبت به مسا جد آسانتراست واطفال به مکاتب بیشترعلاقه دارند .


قشر روشنفکران قشرروشنفکران یک بخش عمده ولسوا لی جاغوری را تشکیل میدهد. قشرروشنفکران ازطبقات مختلف نشأ ت کرده اند در اموراداری ،خدمات علمی واقتصادی فعالیت دارند. این قشربه واسطه انکشاف معارف روز افزون بوده ودرحیات اجتماعی وسیاسی کشور تأثیری بارزی دارد. معارف که قشری از روشنفکری است شامل 77 با ب مکتب رسمی بوده که ازآن جمله 34 باب آن لیسه که 17 باب آن لیسه ذکور و17 باب آن را لیسه اناث تشکیل میدهد . وتعداد 43 باب آن را مکتب متوسطه وابتدا ییه تشکیل میدهد . و در حدود 48000 نفر شا گرد درین مکاتب درس میخواند .ودر حدود 1111 نفر معلم دولتی و350 نفر معلم ازطرف مؤسسات ومردم محل درین مکا تب کار میکند ومشغول درس و خد مت میباشد .ودرکناراین مکا تب یک لیسه دیگر نیزفعا لیت دارد که تاهنوزرسمی نشده است درین ولسوالی برتعداد مکاتب افزوده شده است وبیش از95 فیصد ازاطفال وجوانان این ولسوالی مشغول فراگیری تعلیم دردهه اخیرهستند.

۱۳۸۹ تیر ۲۹, سه‌شنبه

فلينظر إلى علي بن أبي طالب


الحديث المقبول عند الموافق والمخالف وهو قوله عليه السلام من أراد أن يرى آدم في علمه ونوحاً في طاعته وإبراهيم في خلته وموسى في هيبته وعيسى في صفوته فلينظر إلى علي بن أبي طالب رضي الله عنه التفسير الكبير ج7/ص132 التفسير الكبير أو مفاتيح الغيب، تأليف: فخر الدين محمد بن عمر التميمي الرازي الشافعي، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1421هـ - 2000م، الطبعة: الأولى

زینب وفاطمه

سید بوستان

سید فریدون موسوی

سید حمید الله موسوی

آقای افضلی

سید فریدون موسوی

تاجیک






تاجیک به بخشی از اقوام ایرانی‌تبار که به زبان فارسی و گویش‌های محلی آن سخن می‌رانند گفته می‌شود. موطن تاجیک‌ها در سرزمین‌های امروزی افغانستان٬ تاجیکستان٬ ازبکستان٬ ایران٬ پاکستان و استان سین‌کیانگ در چین واقع است...












استاد محیط طباطبائی پژوهشگر و محقق تاریخ ایران می‌فرماید: «ایرانیان را در جنوب سرزمین پهناور ایران بزرگ به جهت تمایز از اقوام عرب، عجم می‌نامیدند و همان قوم بزرگ ایرانی در شمال ایران زمین و به منظور تشخیص از اقوام ترک، تاجیک نامیده می‌شد. پس تاجیک همان عجم و پارسی زبان است.»



به گفته میرزا شکورزاده، پژوهشگر تاجیک و نویسندهٔ کتاب «تاجیکان در مسیر تاریخ»، بر اساس پژوهشها مردم پارسیگوی در بسیاری از نقاط آسیای میانه، ایران و افغانستان و حتی کشمیر و کاشغر خود را «تاجیک» معرفی کرده‌اند. واژه «تاجیک» در ادبیات کلاسیکی فارسی زیاد کاربرد شده و کاربرد آن غالبا در برابر ترک و عرب صورت گرفته‌است:



مثلاً سعدی می‌گوید:



شاید که به پادشاه بگویند، ترک تو بریخت خون تاجیک.



و یا جامی اشاره‌ای دارد در باره علیشیر نوایی که:



او که یک ترک بود و من تاجیک، هردو داشتیم خویشی نزدیک.



و باز سعدی در جای دیگر می‌گوید که:



نگار ترک و تاجیکم کند صد خانه ویرانه، به آن چشمان تاجیکانه و مژگان ترکانه.



همین طور، وقتی که ما به متون چه نثر و چه نظم فارسی مراجعه می‌کنیم، درمی یابیم که در تمامی این متنها، از روزگار سعدی به دوران ما، کلمه «تاجیک» جایگزین کلمه «فارس» و «فارسی زبان» بوده‌است. نه کلمه «فارس» یا «ایرانی» یا «فارسی زبان» بلکه محض کلمه «تاجیک کاربرد شده‌است.»



بر این اساس واژهٔ تاجیک می‌تواند مترادفی برای «پارسی» باشد و تاجیک‌ها زیرگروهی از اقوام ایرانی‌تبار و اقوام ایرانی‌زبان هستند.











ریشهٔ نیاکانی تاجیک‌ها

تاجیک‌ها اقوام آریایی هستند که هزارهٔ دوم پیش از میلاد مسیح در آسیای میانه و باختر (بلخ) (بلخ امروزی) مستقر شدند. ریشهٔ نیاکانی تاجیک‌ها به ایرانیان شرقی یعنی باختری‌ها٬ سغدی‌ها٬ پرنی‌ها و داها می‌رسد٬ این بدین معناست که نیاکان تاجیک‌ها در عهد باستان به زبان پارسی کهن یعنی زبان کهن ایرانی جنوب غربی سخن نمی‌گفتند بلکه زبانهای شرقی ایرانی نظیر سغدی، باختری، خوارزمی، سکایی و دیگر رایج بودند. کاربرد زبان پارسی (دری) توسط تاجیک‌ها به دوران گسترش امپراتوری ساسانیان و متعاقباً انقراض آن به‌وسیلهٔ تازیان مسلمان برمی‌گردد که تعداد زیادی از پارسیها به آسیای میانه و حتی به چین پناه می‌برند. عده‌ای از این پارسیها به حیث جنگجویان تازه مسلمان شده و برای ترویج اسلام به این منطقه وارد می‌شوند. نتیجهٔ این مهاجرت‌های گستردهٔ پارسیها (مسلمان و غیر مسلمان) است که تاجیک‌ها علاوه بر اشتراک نیاکانی ایرانی-شرقی٬ ریشهٔ نیاکانی پارسی مهم نیز دارند.







موطن تاجیک‌ها

تاجیک‌ها گروه‌های عمدهٔ قومی در تاجیکستان٬ شمال شرق افغانستان بویژه در شهرهای کابل٬ مزار شریف و هرات هستند. در ازبکستان بیشترین جمعیت شهرهای سمرقند و بخارا را تشکیل می‌دهند و به شمار زیاد در استان سرخان‌دریا در جنوب و در امتداد سرحدات شرقی ازبکستان با تاجیکستان زندگی می‌کنند. در گذشته تاجیک‌ها در مناطق وسیعتری از آسیای میانه سکنی داشتند ولی بسبب تهاجم گستردهٔ ترکان از شمال و شرق به این منطقه جابجا شدند.



امروزه تاجیک‌ها حدود ۷۹٫۹ ٪ جمعیت تاجیکستان و بین ۲۵-۳۰ ٪ جمعیت افغانستان را تشکیل می‌دهند. بر اساس آمار رسمی ازبکستان تاجیک‌ها ۵ ٪ جمعیت کل این کشور را شامل هستند. اگر چه این تعداد مشمول بر آن دسته از تاجیک‌هایی که زبان مادریشان ازبکی است و تاجیک‌هایی که بدلایل مختلف خودشان را ازبک معرفی می‌کنند٬ نمی‌باشد. بر این اساس تاجیک‌ها شاید حدود ۱۵ تا ۳۰ ٪ جمعیت ازبکستان را تشکیل دهند.



تخمین زده می‌شود حدود ۵۰۰، ۰۰۰ تا یک میلیون تاجیک در غرب پاکستان (استان مرزی شمال غربی) زندگی کنند که بخاطر جنگ پناه آورده‌اند و بقیه باشندگان بومی مناطق مختلف از جمله چترال (رجوع شود به زبان واخی) و شمال کشمیر هستند.



اگر چه بدخشان٬ تخار٬ کاپیسا٬ بلخ٬ جوزجان٬ پروان٬ کابل٬ غزنی٬ غور٬ فراه و هرات مناطق عمدتاً تاجیک نشین نامیده می‌شوند اما تاجیک‌ها تقریباً در همهٔ ولایات افغانستان زندگی می‌کنند. مناطق شمالی و مرکزی لغمان٬ سرخرود در ننگرهار٬ گردیز در پکتیا٬ اورگون در پکتیکا و نواحی توپخانه در قندهار مناطق تاجیک نشین یا دری زبان هستند. در ولایات لوگر٬ وردک و غزنی افغانستان٬ کم و بیش٬ یک یا دو سوم جمعیت این مناطق را تاجیک‌ها تشکیل می‌دهند.







ویژگی‌های ظاهری







حماسه کوهستانی بانوی زیبای سال ۲۰۰۶ در انگلستان یک تاجیک افغان است




از دیدگاه ظاهری٬ بیشتر تاجیک‌ها متعلق به نژاد مدیترانه‌ای هستند که شاخه‌ای از نژاد سفید (قفقازی) محسوب می‌شود. با اینکه متوسط تاجیک‌ها دارای مو و چشمان تیره با پوست گندم‌گون تا سپید هستند٬ رنگ مو و چشمان روشن در بین آنان کمیاب نیست٬ بهویژه در مناطق کوهستانی مانند بدخشان. برخی از تاجیک‌های آسیای میانه دارای آمیزهٔ ترکی-مغولی هستند٬ در حالیکه تاجیک‌های کوهستان نشین مناطق دورافتاده بیشتر به باشندگانی می‌مانند که پیش از تازش و مهاجرت ترکان و مغولان می‌زیسته‌اند. همچنین اقلیت کمی از تاجیک‌های افغانستان دارای آمیزهٔ ترکی-مغولی (شاید بدلیل آمیزش با هزاره‌ها و یا ازبک‌ها) هستند.







زبان

نوشتار اصلی: فارسی



زبان تاجیک‌ها فارسی است که در افغانستان٬ دری و در تاجیکستان٬ تاجیکی نامیده می‌شود. فارسی زبانی هندواروپائی از شاخهٔ هندوایرانی و زیرشاخهٔ زبان‌های ایرانی است. فارسی تاجیکی زادهٔ زبان فارسی است که همراه با دری از لهجه‌های شرقی فارسی محسوب می‌شوند.



در تاجیکستان٬ زبان روسی نیز در امور دولتی و تجاری بطور گسترده کاربرد می‌شود.







دین

اکثریت تاجیکان پیرو مذهب سنی اسلام هستند٬ اگر چه اقلیت‌های کوچک اسماعیلی و شیعه دوازده امامی نیز در دسته‌های پراکنده وجود دارند. علاوه بر این٬ جوامع کوچک یهودی (مشهور به یهودیان بخارایی) از دوران باستان در شهرهای سمرقند و بخارا٬ و به تعداد کمتر در شهرهای هرات و کابل و جاهای دیگر زیسته‌اند. در قرن بیستم یهودیان تاجیک به کشورهای اسرائیل و ایالات متحده آمریکا مهاجرت می‌کنند٬ اگر چه بیشتر این مهاجران پیوندهای خود با زادگاهشان را حفظ کرده‌اند. با توجه به ظهور مسیونرهای (مبلغین) مسیحی در آسیای میانه از زمان فروپاشی شوروی٬ جمعیت تاجیکان مسیحی تقریباً وجود دارد.









تاجیک‌ها در چین

تاجیکان یکی از ۵۶ ملیت رسماً شناخته شده در جمهوری خلق چین هستند. این گروه با جمعیت ۴۱، ۰۲۸ (۲۰۰۰)٬ عمدتاً در استان غربی سین‌کیانگ چین زندگی می‌کنند و ۶۰ ٪ آنان در بخش خودمختار تاجیک نشین تاش‌قُرغان (تاشکورغان) باشنده هستند. برخی از پژوهشها آنان را مجموعه‌ای از چندین گروه قومی ایرانی شرقی می‌پندارند که منسوب به تاجیک‌های تاجیکستان می‌باشند.





الکوزی

نام قبیله از قابیل پشتون ها است...




الکوزی نام قبیله از قابیل پشتون ها است. احتمالا" نام الکوزی از اراکوزیه گرفته شده که محلی در قندهار یا کندهار فعلی در جنوب افغانستان موقیعت دارد.الکوزی ها اکنون در ولایات مختلف افغانستان ساکن هستند اما زیادتر در ولایت هلمند، ولایت قندهار، ولایت فراه و ولایت هرات ساکن هستند. معمولا بعضی از اقوام دیگر پشتون الکوزی ها را بنام ماما خطاب می‌کنند. الکوزی ها نیز به چند شاخه دیگر تقسیم می‌شوند که مشهورترین آنها قبایل بستانزی و یعقوبزی است. خاستگاه اصلی این قبیله قندهار است اما حضور آنها در ولایات مانند فراه و هرات بخاطر آن است که در زمان میرویس خان (مشهور به میرویس بابا)که قندهار از دست گرگین خان رهایی یافت و از قندهار تا اصفهان بدست افغان ها فتح شد. برای حفظ سرحدات و برای جلوگیری از حملات فارسی ها فبایل پشتون را به هرات و فراه فرستاد تا سرحدات کشور و مناطق فتح شده را از حملات بعدی محافظت کنند، از جمله این قبایل یکی هم قبیله الکوزی بود.

قبیله‌های پشتون

قبیله‌های پشتون به چهار گروه اصلی سربان، بتان، غرغوشت و کرلان تقسیم می‌شوند...


در زبان پشتو خِیل به معنی ایل ( و احتمالاً همان واژه خیل ) و زَی به معنی «زاده» است.

آخونزاده - آکاخل - ابراهیم‌خیل – احمدزی – اچکزی – ادوخیل - ارکزی - اروکزَی - استانکزَی - اسحق‌زَی - افریدی – اکبرزی – الکوزی - امرخیل - امین‌زی – اوریاخیل - اوان- بابورخیل – بارکزای - بازی – بنگش – بوندچتنا - بهادرزی – بهیتانی – پودی – پوپلزَی – پیاروخیل - تبیوال – تنولی - تارین‌ها – ترکانی - تره‌کی - سالارزَی - سپای - سلیمان‌خیل - سواتی - سوری - سومیزکیکوی - شتک - شمل‌زی - شلمانی - شهبازخیل – شیرانی - شیرزَی - شینواری – صافی - عثمان‌خیل - علی‌زی - عمرخیل - عمرزَی - فیروزخیل - کاکَر - کتوازی - کریم‌زَی - کاکه‌زَی - کوندی - گادون/جادون - گنده‌پور - گیگیانی - لودی – محبت - محمدزَی - مروت – مشوانی - ملاگوری - مانگل - موسی‌زَی - موسی‌خیل - مومند - جبارخیل - جهانگیری - حکیم‌زَی - ختک - خروتی - خلیل‌ها - چمکنی - داودزَی - درانی - درپه‌خیل - دفتانی - دلازک - دوستی‌خیل - دولت‌زَی - زدران (پشتو: ځدران) - زازَی (پشتو: ځاځی ) - غلزَی/غلجی

پَشتون

پَشتون یا پَختون، (به اردو: پَتان) نام گروهى از مردمان افغانستانی‌تبار که به زبان پشتو گپ می‌زنند و در کشورهای افغانستان٬ پاکستان و هند زندگی می‌کنند...


بخش پاکستانی (قبلا هند بریتانیایی) شامل منطقه‌ای از چترال در شمال تا سیبی در جنوب غربی می‌گردد. این منطقه در پاکستان بنام منطقه مرزی شمال غرب (صوبه سرحد شمالغرب) نامیده می‌شود. اما این منطقه همچنان مشهور به افغانیه است که این نام بیانگر روابط قومی باشنده‌های آن با پشتون‌های افغانستان است.

اکثر پشتون‌ ها مسلمان بیشتر پیرو مذهب سنی حنفی و بقیه شیعه اثنی عشری هستند و علاوه بر زبان فارسی به زبان پشتو كه از شاخه ایرانی شمال شرقی است صحبت مى‌كنند.



پشتون‌ها به دو طائفه بزرگ تقسيم مى‌شوند:



· غلجایی (غلزایی) كه از نژادى مختلط تشكيل يافته‌اند.



صَفى‌،زَدْران‌ (پشتو: جدران‌)، خُسْتوال‌، منگَل و جاجی(که از اقوام ترک و مغول وارد شده به پشتون هستند)‌، خوگیانی و شِنْواری‌ نيز از جمله‌ گروهها و ایلهای مهم‌ قوم‌ پشتون‌ هستند.



مردkjم‌ پشتون‌ عمدتاً زارع‌ يا دامدار و بسیاری از آنها نیمه‌ كوچنده‌ هستند. از اين‌ گروه‌ نیمى‌ با گله‌هایشان‌ کوچ می‌کنند و نیمى‌ دیگر درمحل‌ باقی‌می‌مانند و در زمینهایشان‌ زراعت ‌می‌كنند.



افغان واژهٔ دیگریست که توسط فارسى‌زبانان‌ افغانستان‌ به اقوام پشتو زبان گفته می‌شود. اما قانون اساسی افغانستان هر یک از شهروندان‌ افغانستان‌ را صرفنظر از قومی که بدان تعلق دارد «افغان» اطلاق می‌کند.



خاستگاه پشتون‌ها



خاستگاه اصلی پشتون‌ها منطقه رشته‌کوه سلیمان در استان کنونی بلوچستان پاکستان و رود ترنگ بوده‌است.[۱] مردم شبه قاره هند به آن‌ها پتان و سلیمانی نیز می‌گویند.[۲]



اصل‌ و نسب‌ پشتون‌ها هنوز نامعلوم مانده و از طرف‌ محققان‌، تاریخ‌نگاران‌ و زبان‌شناسان‌ به‌ گونه‌های‌ مختلفی‌ تعبیر شده‌است‌. اکثر تاریخ‌نگاران معتقدند كه‌ پشتون‌ها از نسل‌ آریائی‌های ایرانی هست. برخی‌ از تاریخ‌نگاران‌ هم‌ پشتون‌ها از نسل‌ دودمان بنی‌اسرائیل شمرده‌*[۱]‌، و نام‌ افغان‌ را منسوب‌ به‌ «اوغان»‌ پسرِ ارمیا، پسر طالوت‌شاه (Saul)‌، اولین پادشاه اسرائیل دانسته‌اند. این عده معتقدند كه‌ پشتون‌ها یکی از ده قبیله گمشدهٔ قوم بنی‌اسرائیل هستند که از مسیر جاده ابریشم به سوی کوه‌های سلیمان و تنگهٔ خیبر راه می‌افتدند و در آنجا مستقر می‌شوند. در مقدمة كتاب‌ الفنستون‌ بنی اسرائیلی‌ بودن‌ افغانها ساخته‌ و پرداختة مورخان‌ دربار حاكمان‌ افغان‌ هند دانسته‌، و نوشته‌ شده‌است‌ كه‌ این‌ مورخان‌ مى‌خواسته‌اند برای‌ آن‌ فرمانروایان‌ شجره‌نامه‌ای‌ با پیشینه‌ای‌ دیرینه‌ و استوار بسازند

ورود سادات به افغانستان

ورود سادات به افغانستان به دو صورت انفرادی و جمعی رخ داده است.


ورود سادات به افغانستان به دو صورت انفرادی و جمعی رخ داده است. صورت اول آن را از همان اوان فتح سرزمینهای جدید به دست مسلمانان شاهد بوده ايم. که به طور مثال می توان به مهاجرت یحیی بن زید از نوادگان امام سجاد (ع) که در جوزجان (شمال افغانستان) مدفون است و نيز از مهاجرت یکی از نوادگان محمد نفس زکیه به کابل اشاره کرد. اما تاریخ، ورود سادات به طور گسترده به افغانستان را به زمان سركوب قیام سربداران در بیهق یا همان سبزوار (737 ـ 788 ق) – این شهر اکنون در شرق ایران قرار دارد - باز می‏گرداند. هنگامی كه آن قیام سركوب شد، به شیعیان بیهق فشار بسیاری وارد آمد. پس از آن عده‏ای از سادات سبزوار به همراه خانواده‏های خود به هزاره‏جات پناه آوردند و مردمان آن ديار نیز از ایشان به نحوی شايسته و درخور استقبال نمودند و حتی به ایشان منازل و زمینهای زراعی بخشیدند.

از میان بزرگان ساداتی كه به افغانستان مهاجرت كردند، می‏توان به این اشخاص اشاره كرد:



1. میر سید علی یخسوز و خانواده‏اش در بامیان.

2. سیدشاه قباد ولی و خانواده‏اش در سنگلاخ.

3. شاه سید بابا در شرق هزاره‏جات، ما بین جلریز و تكانه.

4. سید یحیی شاه قلندر و برادرش در منطقه وردك.

5. سید بابا حسن ابدال در جنوب هزاره‏جات، نزدیك به قندهار.



سید شاه قباد ولی و سید شاه برهنه و میر سید علی یخسوز، مریدان فراوانی در میدان وردک و بامیان پیدا كردند و هم اكنون نیز مزار آنان همچون زیارتگاهی برای اهالی منطقه به شمار می‏رود. سید دیگری كه قبر وی اكنون به صورت زیارتگـاهی در بلخاب در آمده است، سید مراد علی، از اجداد شهید اسماعیل بلخی است.

رویدادهای تاریخ افغانستان(دوران محمدظاهرشاه)

۸/۱۱/۱۹۳۳ محمد ظاهر به حیث پادشاه افغانستان تعین گردید...




:

۸/۱۱/۱۹۳۳ سردار محمد هاشم به تشکیل کابینه موظف گردید.



۱۵/۱۲/۱۹۳۳ محکمه‌ای در کابل دایر شد و عبد الخالق را با عده‌ای از دوستان و اقاربش به اعدام محکوم نمود.



مارس ۱۹۳۴ سپردن انحصار تجارت خارجی به شرکت سهامی



۲۸/۹/۱۹۳۴ افغانستان به عضویت سازمان نو تشکیل جامعه ملل درآمد.



۱۹۳۵ تصفیهٔ اختلاف سرحدی با ایران به حکمیت ترکیه



۲۶/۳/۱۹۳۶ نخستین معاهده دوستی بین افغانستان و ایالات متحده آمریکا در لندن به امضا رسید.



۳/۳/۱۹۳۷ نشر فرمان شاهی راجع به تعمیم زبان پشتو



۷/۷/۱۹۳۷ پیمانی میان نمایندگان چهار کشور افغانستان ایران ترکیه و عراق به منظور استقرار صلح و امنیت در شرق نزدیک عدم تعرض تشدید روابط و همکاریهای متقابل در ذه ماده در قصر سعدآباد به امضا رسید.



۲۶/۱/۱۹۳۸ مسافرت باقر کاظمی وزیر خارجهٔ ایران به کابل و امضای قرارداد راجع به تقسیم آب هلمند



آوریل-ژوئن ۱۹۳۸ تحریکات سعد شامی در سرحد وزیرستان علیه حکومت



مه ۱۹۳۸ قراراد تفحص و استخراج نفت با شرکت آمریکایی



اکتوبر ۱۹۳۸ مسافرت سکرتر خارجی هند بکابل



۶/۹/۱۹۳۹ حکومت افغانستان توسط فرمان شاهی بیطرفی اش را در جنگ دوم جهانی اعلام نمود.



اکتوبر ۱۹۳۹ بکارافتادن فابریکهٔ قندسازی بغلان



۹/۱۰/۱۹۴۱ یادداشت سفارت بریتانیه راجع بخارج ساختن اتباع کشورهای محور از افغانستان



۱۱/۱۰/۱۹۴۱ یادداشت شوروی راجع بخارج ساختن اتباع کشورهای محور از افغانستان



۱۹/۱۰/۱۹۴۱ بنابر درخواست متحدین در جنگ دوم جهانی حکومت افغانستان به اخراج آلمانها و ایتالویهای مقیم کشور موافقه کرد.



۵-۶ نوامبر ۱۹۴۱ لویه جرگه راجع به تایید بیطرفی افغانستان



۲۷/۴/۱۹۴۲ تعیین اولین وزیر مختار آمریکا در کابل



۱۹۴۳ بکارافتادن فابریکهٔ نساجی پل خمری



۲۹/۱/۱۹۴۶ بازداشت عبدالرحیم خان معاون صدارت با استاد خلیلی



۹/۵/۱۹۴۶ تعیین شاه محمود خان بحیث صدراعظم



۱۶/۶/۱۹۴۶ معاهدهٔ سرحدی بر مبنای خط تالویگ بین افغانستان و شوروی



۹/۱۱/۱۹۴۶ افغانستان به عضویت سازمان ملل متحد در آمد.



۱۳/۶/۱۹۴۷ یادداشت افغانستان بدولت بریتانیه راجع بسرحد



۲۶/۷/۱۹۴۷ رسیدن شاه محمود خان به لندن



ژوئن-اوت ۱۹۴۷ مسافرت شاه محمود خان به آمریکا



۳۰/۹/۱۹۴۷ نمایندگان افغانستان در سازمان ملل متحد در برابر پذیرش پاکستان در آن سازمان رای مخالف داند.



آوریل ۱۹۴۸ انتخابات بلدی بشکل سری در کابل



۱۹۴۸ امضای موافقتنامه راجع به رودخانهٔ کشک با شوروی



مارج-آوریل ۱۹۴۹ انتخابات دورهٔ ۷ شورای ملی



مارس ۱۹۵۰ بازداشت سید محمد اسماعیل بلخی، خواجه محمد نعیم و عده دیگر به اتهام توطئه



۴/۱/۱۹۵۰ امضای معاهدهٔ دوستی با هند



۱۳/۱/۱۹۵۰ برسمیت شناختن جمهوریت مردم چین



۲۰/۴/۱۹۵۰ تظاهرات عظیمی بخاطر مداخله غیر قانونی وزارت داخله در امور انتخابات در شهر کابل براه افتاد.



۱۴/۱۰/۱۹۵۰ ترمیم کابینه و تشکیل گروپ ها



۱۹۵۱ تأسیس جراید آزاد انگار، ندای خلق و وطن وولس



آوریل-مه ۱۹۵۱ مسافرت شاه محمود خان به آمریکا



آوریل ۱۹۵۲ انتخابات در کابل بای دورهٔ ۸ شورا و تظاهرات



۸/۵/۱۹۵۲ بازداشت عده‌ای از آزادیخواهان



۲۵/۲/۱۹۵۳ اتحاد شوروی به موجودیت کارشناسان ملل متحد در شمال کشور رسماً به افغانستان اعتراض نمود.



۶/۹/۱۹۵۳ استعفای شاه محمود خان و آغاز صدارت سردار محمد داود



۲۰/۹/۱۹۵۳ کابینه سردار محمد داود اعلان گردید.



۲۶/۱۰/۱۹۵۳ وفات محمد هاشم خان



نوامبر ۱۹۵۳ مسافرت ریچارد نیکسون معاون رئیس جمهور آمریکا بکابل



۲۷/۱/۱۹۵۴ قرضهٔ سه و نیم میلیون دالر شوروی برای تعمیر سیلو



۱۷/۹/۱۹۵۴ مسافرت سردار محمد نعیم برای مذاکره به کراچی



۱۹/۱/۱۹۵۵ برقراری مناسبات سیاسی با چین



۳۰/۳/۱۹۵۵ تظاهرات و تعرض بر سفارت پاکستان در کابل



۱/۴/۱۹۵۵ تظاهرات و تعرض بر قونسولگری افغانستان در پیشاور



۱۸/۴/۱۹۵۵ مسافرت سردار محمد نعیم به باندونگ



۲۹/۴/۱۹۵۵ مسافرت جمال عبدالناصر زعیم مصر بکابل



۱/۵/۱۹۵۵ پاکستان از حکومت افغانستان خواست تا تمام قونسولگریهایش را در آن کشور مسدود کند.



۴/۵/۱۹۵۵ به‌دنبال خرابی اوضاع میان افغانستان و پاکستان حکومت به قوای نظامی اش امر سفربری داد.



۲۱/۶/۱۹۵۵ امضای موافقتنامهٔ ترانزیتی با شوروی



۱۴/۷/۱۹۵۵ افغانستان به عضویت بانک جهانی و صندوق جهانی پول درآمد.



۱۳/۹/۱۹۵۵ برافراشته شدن دوبارهٔ بیرق پاکستان در کابل



۲۰-۲۵ نوامبر ۱۹۵۵ لویه جرگه



۱۶-۱۸ دسامبر ۱۹۵۵ مسافرت بولگانین و خروشچف بکابل



۶/۳/۱۹۵۶ تایید کنفرانس کشورهای جنوب شرق آسیا از موضع پاکستان در برابر افغانستان



۲۶-۳۰ ژوئن ۱۹۵۶ مسافرت عدنان مندرس صدراعظم ترکیه به افغانستان



۷-۱۱ اوت ۱۹۵۶ مسافرت سکندر میرزا رئیس جمهور پاکستان به افغانستان



۲۵/۸/۱۹۵۶ عقد موافقتنامهٔ خرید اسلحه با شوروی و چکسلواکیا



۱۷-۳۰ اکتوبر ۱۹۵۶ مسافرت سردار محمد داود به شوروی



اکتوبر ۱۹۵۶ اعلان نخستین پلان پنجساله



۲۴/۱۱/۱۹۵۶ مسافرت سردار محمد داود به پاکستان



۱۹-۲۳ ژانویه ۱۹۵۷ مسافرت جوان لای صدراعظم جین به افغانستان



۸-۱۱ ژوئن ۱۹۵۷ مسافرت سهروردی صدراعظم پاکستان به افغانستان



۱۰/۷/۱۹۵۷ عزل و بازداشت عبدالملک عبدالرحیم زی وزیر مالیه



ژوئن ۱۹۵۷ بازداشت یک عده از آزادیخواهان



۱۷-۳۱ ژوئن ۱۹۵۷ مسافرت محمد ظاهرشاه به شوروی



۲۲/۱۰/۱۹۵۷ مسافرت سردار محمد داود به چین



۱۸/۱/۱۹۵۸ موافقتنامهٔ سرحدی با شوروی



۱-۵ فوریه ۱۹۵۸ مسافرت محمد ظاهرشاه به پاکستان



۱۱-۲۶ فوریه ۱۹۵۸ مسافرت محمد ظاهرشاه به هند



۱-۵ اکتوبر ۱۹۵۸ مسافرت وروشیلوف رئیس دولت شوروی به افغانستان



۲۸/۱۲/۱۹۵۸ مسافرت سردار محمد نعیم وزیر خارجه به شوروی



۵-۱۳ فوریه ۱۹۵۹ مسافرت سردار محمد داود به هند



۲۲-۲۴ مارس ۱۹۵۹ مسافرت همرشیولد سرمنشی ملل متحد بکابل



۱۸-۲۲ مه ۱۹۵۹ مسافرت سردار محمد داود به شوروی



۳۱/۸/۱۹۵۹ رفع حجاب



۱۴/۹/۱۹۵۹ مسافرت جواهر لعل نهرو صدراعظم هند به افغانستان



۹/۱۲/۱۹۵۹ مسافرت آیزنهاور رئیس جمهور آمریکا بکابل



۱۷/۱۲/۱۹۵۹ مسافرت سردار محمد داود به لندن



۲۱/۱۲/۱۹۵۹ بلوای قندهار



۱۰/۱/۱۹۶۰ مسافرت سردار محمد نعیم وزیر خارجه به پاکستان



۲-۵ مارس ۱۹۶۰ مسافرت خروشچف صدراعظم شوروی بکابل



۱۷/۳/۱۹۶۰ مسافرت سردار محمد داود به ایران



۱۵/۴/۱۹۶۰ مسافرت سردار محمد داود به شوروی



۲۶/۴/۱۹۶۰ وفات امان الله شاه



۲۶/۸/۱۹۶۰ امضای معاهدهٔ دوستی و عدم تعرض با چین



۵/۴/۱۹۶۱ ملاقات سردار محمد داود با خروشچف در مسکو



۳-۸ ژوئن ۱۹۶۱ مسافرت سردار محمد داود به آلمان غربی



۲/۹/۱۹۶۱ شرکت سردار محمد داود در کنفرانس کشورهای غیر منسک در بلگراد



۶/۹/۱۹۶۱ قطع روابط سیاسی با پاکستان



۶-۲۰ سپتامبر ۱۹۶۱ مسافرت سردار محمد نعیم به شوروی



۱۱/۱۰/۱۹۶۱ مسافرت هیئت نظامی شوروی به افغانستان



۱۴/۴/۱۹۶۲ اعلان دومین پلان پنجساله



۲۷-۳۱ ژوئن ۱۹۶۲ مسافرت محمد رضا پهلوی شاه ایران بکابل



۶-۱۵ اوت ۱۹۶۲ مسافرت محمد ظاهرشاه به شوروی



۵/۲/۱۹۶۳ افتتاح فاکولته طب ننگرهار



۳/۳/۱۹۶۳ سردار محمد داود صدراعظم افغانستان استعفانامه اش را به شاه پیش کرد.



۱۰/۳/۱۹۶۳ فرمان شاهی صادر شده و سردار محمد داود از پست صدارت برطرف شد.



۱۳/۳/۱۹۶۳ داکتر محمد یوسف صدراعظم اعضای کابینه اش را اعلان کرد.



۲۸/۳/۱۹۶۳ تعیین کمسیون تسوید قانون اساسی جدید



۲۸/۵/۱۹۶۳ اعلان از سرگرفتن مناسبات با پاکستان



۲۰/۷/۱۹۶۳ قونسلگیریهای افغانستان د ر شهرهای کویته و پیشاور دوباره باز شد.



۲-۱۹ سپتامبر ۱۹۶۳ مسافرت محمد ظاهرشاه به آمریکا



۱۲/۱۰/۱۹۶۳ لئونید برژنف صدر هیات رئیسه شورای عالی اتحاد شوروی به کابل سفر کرده و سنگ تهداب انستیتوت پولیتخنیک کابل را گذاشت.



۲/۱۲/۱۹۶۳ امضای معاهدهٔ سرحدی با چین



۲/۲/۱۹۶۴ مسافرت داکتر محمد یوسف به شوروی جهت تداوی



۲۹ فوریه-۱ مه ۱۹۶۴ کمسیون مشورتی قانون اساسی



۲۱/۳/۱۹۶۴ تقسیم مملکت به ۷ ولایت



۱/۷/۱۹۶۴ جنرال محمد ایوب خان رئیس جمهور پاکستان از کابل دیدار به عمل آورد.



۴/۸/۱۹۶۴ نشر مسودهٔ قانون اساسی جدید



۱/۹/۱۹۶۴ افتتاح سرک سالنگ



۹/۹/۱۹۶۴ لویه جرگه بمنظور تصویب قانون اساسی جدید در کابل دایر گردید.



۱۹/۹/۱۹۶۴ اعضای لویه جرگه قانون اساسی جدید را تصویب کردند.



۱/۱۰/۱۹۶۴ توشیح قانون اساسی جدید



۲۹ اکتوبر-۱۲ نوامبر ۱۹۶۴ مسافرت محمد ظاهرشاه به چین



۱۸/۱۱/۱۹۶۴ کشف بقایای شهر یونانی باختر در آی خانم



۱۸-۲۸ فوریه ۱۹۶۵ مسافرت داکتر محمد یوسف به هند



۱۷-۲۳ آوریل ۱۹۶۵ کانگرس زراعتی



۲۱-۳۰ آوریل ۱۹۶۵ مسافرت داکتر محمد یوسف به شوروی



۱۱/۵/۱۹۶۵ انفاذ قانون انتخابات



۱-۳ ژوئن ۱۹۶۵ مسافرت محمد ظاهرشاه به فرانسه



۳-۱۴ اوت ۱۹۶۵ مسافرت محمد ظاهرشاه به شوروی



۲۶/۸/۱۹۶۵ آغاز انتخابات ولسی جرگه (شوری یا مجلس نمايندگان)



۹/۹/۱۹۶۵ قانون مطبوعات به مرحله اجرا قرار گرفت.



۲۴/۹/۱۹۶۵ کار انتخابات اعضای شوری که تعداد آنها به ۲۱۶ تن می‌رسید به اتمام رسید.



۱/۱۰/۱۹۶۵ اعلان نتایج انتخابات شوری



۱۴/۱۰/۱۹۶۵ افتتاح شورای جدید



۲۴/۱۰/۱۹۶۵ داکتر محمد یوسف به شوری رفت تا برای حکومتش رای اعتماد بگیرد ولی تالار از طرف محصلین و متعلمین اشغال گردیده بود.



۲۵/۱۰/۱۹۶۵ پلیس بر تظاهرات محصلین و متعلمین در خارج تالار شورا تیراندازی کرد و در اثر آن یک تن کشته و چند تن زخمی شدند. (۳ عقرب)



۲۹/۱۰/۱۹۶۵ دکتر محمد یوسف از پست صدرات استفعا و بجای او هاشم میوندوال به حیث صدراعظم تعین شد.



۲/۱۱/۱۹۶۵ رای اعتماد شوری به کابینهٔ میوندوال



۴/۱۱/۱۹۶۵ میوندوال در پوهنتون (دانشگاه)



۴/۱۲/۱۹۶۵ افغانستان به عضویت بانک آسیایی درآمد.



۴-۹ آوریل ۱۹۶۶ مسافرت لیوشاوچی رئیس دولت چین بکابل



۱۵ سپتامبر-۲۰ نوامبر ۱۹۶۶ مسافرت میوندوال به مصر و ترکیه



۲۸ ژانویه-۶ فوریه ۱۹۶۷ مسافرت محمد ظاهرشاه به هند



۷-۱۳ فوریه ۱۹۶۷ مسافرت محمد ظاهرشاه به پاکستان



۱۵-۱۹ مارج ۱۹۶۷ مسافرت کیزینگر رئیس جمهور آلمان غرب بکابل



۲۱/۳/۱۹۶۷ اعلان پلان پنجسالهٔ سوم



۲۵/۳/۱۹۶۷ مسافرت میوندوال به آمریکا



۱۰-۱۵ آوریل ۱۹۶۷ مسافرت میوندوال به فرانسه



۱۰/۵/۱۹۶۷ امضای موافقتنامهٔ صدور گاز به شوروی



۳۱/۵/۱۹۶۷ مسوده قانون احزاب از طرف مجلس سنا تصویب شد.



۱۸/۶/۱۹۶۷ شرکت میوندوال در مذاکرات مجمع عمومی ملل متحد راجع به جنگ اعراب و اسرائیل



۱۱/۱۰/۱۹۶۷ محمد هاشم میوندوال از پست صدارت استفعا و بجای او عبدالله یفتلی مامور گشت تا تعین صدراعظم جدید امور حکومت را اداره کند.



۱۵/۱۰/۱۹۶۷ افتتاح ستره محکمه (دادگاه عالی)



۱/۱۱/۱۹۶۷ نوراحمد اعتمادی به حیث صدراعظم افغانستان تعین شد.



۱۵/۱۱/۱۹۶۷ رای اعتماد شوری به کابینهٔ اعتمادی



۷-۱۰ ژانویه ۱۹۶۸ مسافرت مارشال تیتو رهبر یوگسلاویا به افغانستان



۱۸/۲/۱۹۶۸ تعیین کمسیون اصلاحات اداری



۱-۴ مه ۱۹۶۸ مسافرت جودت سونای صدراعظم ترکیه به افغانستان



۷-۱۱ مه ۱۹۶۸ مسافرت پمپیدو صدراعظم فرانسه به افغانستان



۳-۱۳ ژوئن ۱۹۶۸ مسافرت محمد ظاهرشاه به شوروی



ژوئن-سپتامبر ۱۹۶۸ مسافرت اعتمادی به فرانسه جهت معالجه



۲۸/۱۰/۱۹۶۸ مسافرت امیر عباس هویدا صدراعظم ایران به افغانستان



۵/۱۱/۱۹۶۸ مسافرت اعتمادی به شوروی



آوریل ۱۹۶۹ مسافرت محمد ظاهرشاه به جاپان (ژاپن)



سپتامبر ۱۹۶۹ انتخابات دورهٔ جهاردهم شوری



ژوئن ۱۹۶۹ مسافرت ایندیرا گاندی صدراعظم هند به افغانستان



ژانویه ۱۹۷۰ مسافرت اگنیو معاون ریاست جمهوری آمریکا بکابل و تظاهرات علیه او



آوریل-مه ۱۹۷۰ تحصن علمای دینی در مسجد پل خشتی



ژوئن ۱۹۷۰ مسافرت ملک فیصل پادشاه عربستان سعودی به افغانستان



۱۶/۵/۱۹۷۱ نورمحمد اعتمادی از عهده صدارت استفعا داد.



۸/۶/۱۹۷۱ داکتر عبدالظاهر به حیث صدراعظم افغانستان تعین گردید.



۶/۷/۱۹۷۱ رای اعتماد شوری به کابینهٔ عبدالظاهر



دسامبر ۱۹۷۱ مسافرت محمد ظاهرشاه به انگلستان



ژانویه ۱۹۷۲ مسافرت ذولفقار علی بوتو رئیس جمهور پاکستان به افغانستان



مارس ۱۹۷۲ مسافرت داکتر عبدالظاهر به شوروی



۲۵/۹/۱۹۷۲ داکتر عبدالظاهر از عهدهٔ صـدارت استعفا داد.



۱۹۷۱-۱۹۷۲ کم آبی و قحطی



۷/۱۲/۱۹۷۲ محمد موسی شفیق وزیر خارجه افغانستان به حیث صدراعظم تعین شد. - رای اعتماد شوری به کابینهٔ او



۱۳/۳/۱۹۷۳ قراردادی میان افغانستان و ایران که بنام قرارداد آب هلمند یاد می‌شود در کابل به امضا رسید.



۲۱/۵/۱۹۷۳ مسافرت پادگورنی رئیس دولت شوروی بکابل



۲۲/۵/۱۹۷۳ تصویب قرارداد آب هلمند در ولسی جرگه (مجلس نمايندگان)



۳۰/۵/۱۹۷۳ تصویب قرارداد آب هلمند در مشرانو جرگه (مجلس سنا)



۲۵/۶/۱۹۷۳ مسافرت محمد ظاهرشاه به اروپا



۱۷/۷/۱۹۷۳ کودتای سردار محمد داود



منابع :
افغانستان در پنج قرن اخیر نوشته میر محمد صدیق فرهنگ


افغانستان در مسیر تاریخ نوشته میر غلام محمد غبار